گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه امام حسین
جلد يازدهم
فصل هشتم : زیارت های جامع


8 / 1زیارت نخست

المُقنعه :تو را کفایت می کند که در زیارت هر امامی بگویی : سلام بر تو ، ای ولیّ خدا ! گواهی می دهم که تو ، برای خدا ، خیرخواهی کردی و آنچه را بر تو واجب بود ، ادا نمودی . پس خداوند ، بهترین جزا را به تو پاداش دهد ! و خداوند ، ستم کنندگان به شما را از گذشتگان و آیندگان، لعنت کند !

8 / 2زیارت دوم

الکافی به نقل از علی بن حَسّان ، از امام رضا علیه السلام : از پدرم [ کاظم علیه السلام ]در باره آمدن به سوی قبر حسین علیه السلام سؤال شد . فرمود : «در مسجدهای اطراف آن ، نماز بگزارید ، و در همه آن مکان ها کافی است که بگویی : سلام بر اولیای خدا و برگزیدگان او ! سلام بر امینان خدا و دوستان او ! سلام بر یاوران خدا و جانشینان او ! سلام بر جایگاه های شناخت خدا ! سلام بر قرارگاه های ذکر خدا ! سلام بر آشکار کنندگان امر و نهی خدا ! سلام بر دعوتگران به سوی خدا ! سلام بر آرمیدگان در رضایت خدا ! سلام بر آزمودگان ( / مخلصان ) در اطاعت خدا ! سلام بر راه نمایان به سوی خدا ! سلام بر کسانی که دوستدارانشان ، دوستدار خدایند و دشمنانشان ، دشمن خدایند ! عارف به آنها ، عارف به خداست و ناآگاه از آنها ، ناآگاه از خداست . هر کس به آنها در آویزد ، به خدا در آویخته است ، و هر کس از آنها کناره گیرد ، از خدا ، کناره گرفته است . گواهی می دهم که من با کسی که شما با او در آشتی هستید ، در آشتی ام و با کسی که شما با او در جنگ هستید ، در جنگم . به نهان و آشکارتان ، ایمان دارم و همه اینها را به شما وا می گذارم . خداوند ، دشمن خاندان محمّد را ، از جن و آدمی ، لعنت کند ! و از ایشان ، به درگاه خدا ، بیزاری می جویم . خداوند ، بر محمّد و خاندان او درود فرستد ! این ، در همه زیارت ها کفایت می کند . نیز بر محمّد و خاندانش ، بسیار درود می فرستی و یکایکِ آنها را نام می بری و از دشمنانشان ، به درگاه خدا بیزاری می جویی و هر دعایی را که دوست داشتی ، در حقِّ خودت و مردان و زنان باایمان ، بر می گزینی ».

8 / 3الزِیارَهُ الثّالِثَهُزِیارَهُ أمینِ اللّهالإقبال عن جابر بن یزید الجعفی عن أبی جعفر محمّد بن علیّ الباقر[ علیه السلام ]:کانَ أبی عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام قَدِ اتَّخَذَ مَنزِلَهُ مِن بَعدِ مَقتَلِ أبیهِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام بَیتا مِن شَعرٍ وأقامَ بِالبادِیَهِ ، فَلَبِثَ بِها عِدَّهَ سِنینَ کَراهِیَهً لِمُخالَطَتِهِ النّاسَ ومُلابَسَتِهِم ، وکانَ یَسیرُ مِنَ البادِیَهِ بِمُقامِهِ بِها إلَی العِراقِ زائِرا لِأَبیهِ و جَدِّهِ علیهماالسلام ، ولا یُشعِرُ بِذلِکَ مِن فِعلِهِ. قالَ مُحَمَّدُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام : فَخَرَجَ سَلامُ اللّهِ عَلَیهِ مُتَوَجِّها إلَی العِراقِ لِزِیارَهِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام وأنَا مَعَهُ، ولَیسَ مَعَنا ذو روحٍ إلَا النّاقَتَینِ، فَلَمَّا انتَهی إلَی النَّجَفِ مِن بِلادِ الکوفَهِ وصارَ إلی مَکانِهِ مِنهُ ، فَبَکی حَتَّی اخضَلَّت لِحَیتُهُ بِدُموعِهِ ، ثُمَّ قالَ : (1) السَّلامُ عَلَیکَ یا أمیرَ المُؤمِنینَ (2) ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ، السَّلامُ عَلَیکَ یا أمینَ اللّهِ فی أرضِهِ ، وحُجَّتَهُ [ عَلی عِبادِهِ ] (3) ، أشهَدُ لَقَد (4) جاهَدتَ یا أمیرَ المُؤمِنینَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ ، وعَمِلتَ بِکِتابِهِ ، وَاتَّبَعتَ سُنَنَ نَبِیِّهِ صلی الله علیه و آله ، حَتّی دَعاکَ اللّهُ إلی جِوارِهِ ، فَقَبَضَکَ إلَیهِ بِاختِیارِهِ لَکَ کَریمَ ثَوابِهِ (5) ، وألزَمَ أعداءَکَ الحُجَّهَ مَعَ ما لَکَ مِنَ الحُجَجِ البالِغَهِ عَلی جَمیعِ خَلقِهِ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وَاجعَل نَفسی مُطمَئِنَّهً بِقَدَرِکَ ، راضِیَهً بِقَضائِکَ ، مولَعَهً بِذِکرِکَ ودُعائِکَ ، مُحِبَّهً لِصَفوَهِ أولِیائِکَ ، مَحبوبَهً فی أرضِکَ وسَمائِکَ ، صابِرَهً عَلی نُزولِ بَلائِکَ ، شاکِرَهً لِفَواضِلِ نَعمائِکَ ، ذاکِرَهً لِسَوابِغِ آلائِکَ ، مُشتاقَهً إلی فَرحَهِ لِقائِکَ ، مُتَزَوِّدَهً التَّقوی لِیَومِ جَزائِکَ ، مُستَنَّهً بِسُنَنِ أولِیائِکَ ، مَشغولَهً عَنِ الدُّنیا بِحَمدِکَ وثَنائِکَ. ثُمَّ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَی القَبرِ وقالَ: اللّهُمَّ إنَّ قُلوبَ المُخبِتینَ (6) إلَیکَ والِهَهٌ (7) ، وسُبَلَ الرّاغِبینَ إلَیکَ شارِعَهٌ ، وأعلامَ القاصِدینَ إلَیکَ واضِحَهٌ ، وأفئِدَهَ الوافِدینَ إلَیکَ فازِعَهٌ ، وأصواتَ الدّاعینَ إلَیکَ صاعِدَهٌ ، وأبوابَ الإِجابَهِ لَهُم مُفَتَّحَهٌ ، ودَعوَهَ مَن ناجاکَ مُستَجابَهٌ ، وتَوبَهَ مَن أنابَ إلَیکَ مَقبولَهٌ ، وعَبرَهَ مَن بَکی مِن خَوفِکَ مَرحومَهٌ ، وَالاِستغاثَهَ (8) لِمَنِ استَغاثَ بِکَ مَوجودَهٌ ، وَالإِعانَهَ لِمَنِ استَعانَ بِکَ مَبذولَهٌ ، وعِداتِکَ (9) لِعِبادِکَ مُنجَزَهٌ ، وزَلّاتِ مَنِ استَقالَکَ مُقالَهٌ ، وأعمالَ العامِلینَ لَدَیکَ مَحفوظَهٌ ، وأرزاقَ الخَلائِقِ مِن لَدُنکَ نازِلَهٌ ، وعَوائِدَ المَزیدِ مُتَواتِرَهٌ ، ومَوائِدَ المُستَطعِمینَ مُعَدَّهٌ ، ومَناهِلَ الظِّماءِ مُترَعَهٌ. اللّهُمَّ فَاستَجِب دُعائی ، وَاقبَل ثَنائی ، وَاجمَع بَینی وبَینَ أولِیائی وأحِبّائی ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وعَلِیٍّ وفاطِمَهَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ آبائی ، إنَّکَ وَلِیُّ نَعمائی ومُنتَهی مُنایَ ، وغایَهُ رَجائی فی مُنقَلَبی ومَثوایَ . (10) قالَ جابِرٌ: قالَ لِیَ الباقِرُ علیه السلام : ما قالَ هذَا الکَلامَ ولا دَعا بِهِ أحَدٌ مِن شیعَتِنا عِندَ قَبرِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام ، أو عِندَ قَبرِ أحَدٍ مِنَ الأَئِمَّهِ علیهم السلام ، إلّا رُفِعَ دُعاؤُهُ فی دُرجٍ (11) مِن نورٍ ، وطُبِعَ عَلَیهِ بِخاتَمِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ، وکانَ مَحفوظاً کَذلِکَ حَتّی یُسَلَّمَ إلی قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ علیه السلام ، فَیَلقی صاحِبَهُ بِالبُشری وَالتَّحِیَّهِ وَالکَرامَهِ إن شاءَ اللّهُ. قالَ جابِرٌ: حَدَّثتُ بِهِ أبا عَبدِ اللّهِ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ علیه السلام وقالَ لی: زِد فیهِ : إذا وَدَّعتَ أحَدا مِنهُم علیهم السلام فَقُل: السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الإِمامُ ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ، أستَودِعُکَ اللّهَ وعَلَیکَ السَّلامُ ورَحمَهُ اللّهِ ، آمَنّا بِالرَّسولِ وبِما جِئتُم بِهِ ، وبِما دَعَوتُم إلَیهِ ، اللّهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَتی وَلِیَّکَ ، اللّهُمَّ لا تَحرِمنی ثَوابَ مَزارَهُ الَّذی أوجَبتَ لَهُ ، ویَسِّر لَنَا العَودَ إلَیهِ إن شاءَ اللّهُ . (12)


1- .ممّا یجدر ذکره هو أنّ ما رواه الشیخ عبّاس القمّی فی مفاتیح الجنان من هذه الزیاره هو مطابق لِنَقل مصباح الزائر ومصباح الکفعمی .
2- .مع الأخذ بنظر الاعتبار ما سوف یأتی فی ذیل هذه الروایه من قوله علیه السلام : «أو عند قبر أحد من الأئمّه علیهم السلام » ، فلذا تُستبدل هذه العباره عند زیاره الإمام الحسین علیه السلام فیقال : «السلام علیک یا أبا عبد اللّه الحسین» .
3- .مابین المعقوفین أثبتناه من المصادر الاُخری .
4- .فی المصادر الاُخری وبحار الأنوار : «أنّک» بدل «لقد» .
5- .لا توجد عباره : «لک کریم ثوابه» فیما عدا الإقبال وفرحه الغری .
6- .الإخْباتُ : الخشوع (الصحاح : ج 1 ص 247 «خبت») .
7- .الوَلَهُ : ذهاب العقل والتحیّر من شدّه الوَجد (النهایه : ج 5 ص 227 «وله») .
8- .فی المصادر الاُخری: «الإغاثه» وهو الأنسب.
9- .العِدَه : الوَعْدُ ویجمع علی عدات (الصحاح : ج 2 ص 551 «وعد») .
10- .زاد فی کامل الزیارات هنا : «أنت إلهی وسیّدی ومولای ، اغفر لأولیائنا وکفّ عنّا أعداءنا واشغلهم عن أذانا ، وأظهر کلمه الحقّ واجعلها العلیا ، وأدحض کلمه الباطل واجعلها السفلی ، إنّک علی کلّ شیء قدیر» .
11- .الدُّرْجُ : وهو کالسفط الصغیر تضع فیه المرأهَ خِفّ متاعها وطیبها (النهایه : ج 2 ص 111 «درج») .
12- .الإقبال : ج 2 ص 273 ، فرحه الغری : ص 43 ، مصباح المتهجّد : ص 738 ح 829 ، المزار الکبیر : ص 282 ح 13 ، مصباح الزائر : ص 474 ، کامل الزیارات : ص 92 ح 93 عن علیّ بن مهدی بن صدقه عن الإمام الرضا عن أبیه عن جدّه علیهم السلام ، المصباح للکفعمی : ص 638 والخمسه الأخیره نحوه ، بحار الأنوار : ج 100 ص 266 ح 9 و ج 102 ص 176 .


8 / 3زیارت سوم

زیارت «امینُ اللّه »

الإقبال به نقل از جابر بن یزید جُعْفی : امام باقر علیه السلام فرمود : «پدرم زین العابدین علیه السلام پس از شهادت پدرش ، خیمه ای از مو زد و در صحرا ، منزل گرفت و از سر ناخوش داشتن رفت و آمد و اختلاط با مردم ، چند سال ، در آن جا ماند و از همان جایگاهش در بیابان ، به عراق می رفت و بدون آن که کسی متوجّه کارش شود ، پدر و جدّش را [ در کربلا و نجف ] ، زیارت می کرد . پدرم که درود خدا بر او باد ، برای زیارت امیر مؤمنان ، به سوی عراق رفت و من ، با او بودم و هیچ جانداری ، جز دو ماده شتر ، همراهمان نبود . هنگامی که به نجف ، در اطراف کوفه و جایگاه قبر علی علیه السلام رسید ، گریست ، تا آن جا که مَحاسنش از اشک هایش تَر شد ، و سپس فرمود : سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ، ای امیر مؤمنان ! (1) سلام بر تو ، ای امین خدا در زمینش و حجّت او بر بندگانش ! گواهی می دهم ای امیر مؤمنان که در راه خدا ، به جان کوشیدی ، و به کتابش عمل نمودی ، و سنّت های پیامبرش را پی گرفتی تا آن که خداوند ، تو را به جوار خود خوانْد و تو را در حالی که پاداش کریمانه اش را برایت برگزیده بود ، قبضِ روح کرد ، و بر دشمنانت ، حُجّت را تمام کرد ، با آن که تو بر همه خلق او ، حجّت هایی رسا داشتی . خدایا ! بر محمّد و خاندانش ، درود فرست ، و مرا به قَدَرَت (تقدیرت) ، دلْ آرام ، و به قضایت (حُکمت) ، خشنود ، و به ذکر و دعای خود ، حریص گردان و [مرا ]دوستدارِ اولیای برگزیده ات، محبوب در زمین و آسمانت ، شکیبا بر فرود آمدن بلایت ، سپاس گزارِ نعمت های افزونت ، یادآورِ نعمت های ریزانت ، مشتاق شادی دیدارت ، اندوزنده توشه پروا برای روز سزا ، پیروی کننده سنّت های اولیایت ، و به جای دنیا ، مشغول به ستایش و ثنایت ، قرار بده . سپس ، گونه اش را بر قبر گذاشت و فرمود : خدایا ! دل های مُطیعان، شیدای تو اند ، و راه های مشتاقان ، به تو می رسند ، و نشانه ها برای آنان که آهنگ تو دارند ، آشکار است . دل های وارد شوندگان بر تو ، بیمناک است ، و فریاد نیایشگران ، به سوی تو بلند است ، و درهای اجابت تو ، به روی ایشانْ گشوده است . دعای آن که با تو مناجات می کند ، مستجاب ، و توبه آن که به سوی تو باز می گردد ، مقبول ، و اشکِ ریخته از بیم تو ، مورد رحمت ، و دستگیری[ات] برای یاری خواهان از تو ، موجود ، و یاری[ات] به مددجویان از تو ، فراهم است ، و وعده هایت به بندگان ، حتمی ، و لغزش های پوزش خواهانت ، بخشیده است ، و اعمال عاملان در نزد تو ، محفوظ ، و روزی های مردمان ، از سوی تو ، فرود آینده و پی در پی ، فزونی یابنده است . خوانِ احسانت برای روزی طلبان ، آماده و چشمه های لطفت برای تشنگان ، پُر آب است . خدایا ! دعایم را مستجاب کن ، و ثنایم را بپذیر ، و میان من و نزدیکان و دوستانم ، جمع کن ، به حقّ محمّد ، علی ، فاطمه ، حسن و حسین ، نیاکانم ، که تو ولی نعمت و مُنتهای آرزویِ منی ، و بالاترین امیدم در بازگشت به جایگاه جاویدم» . امام باقر علیه السلام به من فرمود : «این سخن را هیچ یک از شیعیان ما نمی گوید و با آن ، خدا را نزد قبر امیر مؤمنان علیه السلام یا قبر یکی دیگر از امامان نمی خوانَد ، مگر آن که دعایش در صندوقچه ای از نور ، بالا می رود و مُهر محمّد صلی الله علیه و آله ، بر آن، زده می شود و دست نخورده می مانَد تا به قائم آل محمّد صلی الله علیه و آله سپرده شود و او با خوش رویی و درود و تکریم ، با صاحب آن ، رو به رو شود ، إن شاء اللّه !» . این را به امام جعفر صادق علیه السلام گفتم . امام علیه السلام به من فرمود : «بر این زیارت ، چنین بیفزای و هنگامی که خواستی با هر یک از آنان وداع کنی ، بگو : سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ، ای امام ! تو را به خدا می سپارم . سلام و رحمت خدا بر تو ! به پیامبر و آنچه شما آوردید ، ایمان داریم ، و نیز به آنچه به سوی آن ، خواندید . بار خدایا ! این را آخرین زیارت و یادکردِ من از ولیّت قرار مده . خدایا ! مرا از پاداشی که برای زیارتش مقرّر کرده ای ، محروم مگردان ، و بازگشت به آن را برایمان میسّر کن ، إن شاء اللّه !» .



1- .با توجّه به این که در ذیل روایت آمده : «نزد قبر امیر مؤمنان یا یکی دیگر از امامان» ، درهنگام زیارت کردنِ امام حسین علیه السلام با این زیارت ، باید به جای «امیر مؤمنان» ، عبارت «ابا عبد اللّه الحسین» گفته شود .

8 / 4الزِّیارَهُ الرّابِعَهُمصباح المتهجّد عن أبی القاسم الحسین بن روح رضی الله عنه:زُر أیَّ المَشاهِدِ کُنتَ بِحَضرَتِها فی رَجَبٍ ، تَقولُ إذا دَخَلتَ: الحَمدُ للّهِِ الَّذی أشهَدَنا مَشهَدَ أولِیائِهِ فی رَجَبٍ، وأوجَبَ عَلَینا مِن حَقِّهِم ما قَد وَجَبَ، وصَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ المُنتَجَبِ، وعَلی أوصِیائِهِ الحُجُبِ، اللّهُمَّ فَکَما أشهَدتَنا مَشهَدَهُم، فَأَنجِز لَنا مَوعِدَهُم، وأورِدنا مَورِدَهُم، غَیرَ مُحَلَّئینَ (1) عَن وِردٍ فی دارِ المُقامَهِ وَالخُلدِ . وَالسَّلامُ عَلَیکُم ، إنّی قَصَدتُکُم وَاعتَمَدتُکُم بِمَسأَلَتی وحاجَتی، وهِیَ فَکاکُ رَقَبَتی مِنَ النّارِ ، وَالمَقَرُّ مَعَکُم فی دارِ القَرارِ، مَعَ شیعَتِکُمُ الأَبرارِ، وَالسَّلامُ عَلَیکُم بِما صَبَرتُم فَنِعمَ عُقبَی الدّارِ، أنَا سائِلُکُم وآمِلُکُم، فیما إلَیکُمُ التَّفویضُ وعَلَیکُمُ التَّعویضُ، فَبِکُم یُجبَرُ المَهیضُ (2) ، ویُشفَی المَریضُ، وما تَزدادُ الأَرحامُ (3) وما تَغیضُ . (4) إنّی بِسِرِّکُم مُؤمِنٌ، ولِقَولِکُم مُسَلِّمٌ، وعَلَی اللّهِ بِکُم مُقسِمٌ فی رَجعی بِحَوائِجی وقَضائِها وإمضائِها، وإنجاحِها وإبراحِها (5) ، وبِشُؤونی لَدَیکُم وصَلاحِها. وَالسَّلامُ عَلَیکُم سَلامَ مُوَدِّعٍ، ولَکُم حَوائِجَهُ مودِعٌ، یَسأَلُ اللّهَ إلَیکُمُ المَرجِعَ ، وسَعیُهُ إلَیکُم غَیرُ مُنقَطِعٍ، وأن یُرجِعَنی مِن حَضرَتِکُم خَیرَ مَرجِعٍ، إلی جَنابٍ (6) مُمرِعٍ (7) وخَفضٍ (8) مُوَسَّعٍ، ودَعَهٍ ومَهَلٍ (9) ، إلی حینِ الأَجَلِ، وخَیرٍ مَصیرٍ ومَحَلٍّ ، فِی النَّعیمِ الأَزَلِ وَالعَیشِ المُقتَبَلِ، ودَوامِ الاُکُلِ، وشُربِ الرَّحیقِ وَالسَّلسَلِ (10) ، وعَلٍّ ونَهَلٍ (11) ، لا سَأَمٍ مِنهُ ولا مَلَلٍ، ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ وتَحِیّاتُهُ ، حَتَّی العَودِ إلی حَضرَتِکُم، وَالفَوزِ فی کَرَّتِکُم، وَالحَشرِ فی زُمرَتِکُم، وَالسَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ عَلَیکُم وصَلَواتُهُ وتَحِیّاتُهُ، وهُوَ حَسبُنا ونِعمَ الوَکیلُ. (12)



1- .حَلَأْتُ الإبِلَ عن الماء : إذا طردتها عنه ومنعتها أن ترده (الصحاح : ج 1 ص 45 «حلأ») .
2- .هاضَ العَظمَ : أی کسره فهو مهیض (الصحاح : ج 3 ص 1113 «هیض») .
3- .قال العلّامه المجلسی قدس سره : وفی بعض النسخ : «وعندکم ما تزداد الأرحام» وهو أظهر . ثمّ المراد به إمّا ازدیاد مدّه الحمل ، أو عدد الأولاد ، أو دم الحیض (بحار الأنوار : ج 102 ص 196) .
4- .غاضَ الشیء : نقص . وغِضتُه : نَقَصتُه ، یُستعمل لازما ومتعدّیا (المصباح المنیر : ص 459 «غاض») .
5- .فی المصدر: «وإبراجِها»، والتصویب من بحارالأنوار والمصادر الاُخری.
6- .الجَنابُ : الفناء والناحیه (القاموس المحیط : ج 1 ص 49 «جنب») .
7- .مَرُعَ الوادی : أخصَبَ بکثره الکَلَأ. وأمرَعَ بالألف لُغهٌ (المصباح المنیر: ص 569 «مرع»).
8- .الخَفض : الدَّعَه والسکون (النهایه : ج 2 ص 54 «خفض») .
9- .المَهْل والمَهَل : السَّکینه والرِّفق (القاموس المحیط : ج 4 ص 52 «مهل») .
10- .ماءٌ سَلْسَل : سَهل الدخول فی الحَلق ؛ لعذوبته وصفائه (الصحاح : ج 5 ص 1732 «سلل») .
11- .العَلّ : الشربه الثانیه ، أو الشرب بعد الشرب تِباعا . والنَّهَل : أوّل الشرب (القاموس المحیط : ج 4 ص 20 «علّ» و ص 61 «نهل») .
12- .مصباح المتهجّد : ص 821 ، المزار الکبیر : ص 203 ح 2 ، الإقبال : ج 3 ص 183 ، بحار الأنوار : ج 102 ص 195 .



8 / 4زیارت چهارم

مصباح المتهجّد به نقل از ابو القاسم حسین بن روح : هر کدام از مزارهای مقدّس را که در نزدیکشان بودی ، در ماه رجب ، زیارت کن و به هنگام ورود ، بگو : ستایش ، ویژه خدایی است که ما را در یکی از بارگاه های اولیای خود ، در [ ماه ]رجب ، حاضر کرد و حقوق واجب آنها را بر ما ، لازم ساخت . خداوند ، بر محمّد برگزیده اش ، درود فرستد ، و نیز بر اوصیای حاجب درگاهش . خدایا ! همان گونه که ما را در بارگاه ایشان ، حاضر کردی ، وعده به ایشان را [ در پاداش دادن به زائرشان ]برایمان حتمی گردان و ما را همراه ایشان و بی منع و باز داشتن ، به همان سرای ماندن و جاودانگی، وارد کن . سلام ، بر شما ! من آهنگِ شما کرده ام و در درخواست و حاجتم ، به شما تکیه دارم . درخواستم ، رهایی از آتش و منزل یافتن با شما در سرای قرار ، همراه با پیروان نیکوکار شماست ؛ و سلام بر شما به خاطر شکیبایی تان ، که چه نیکو سرانجامی است فرجامِ این سرای ! من ، از شما خواستارم و به شما ، امیدوار ، در آنچه به شما واگذار شده است . بر شماست ، عوض ( پاداش دادن) . پس به وسیله شما ، شکستگی ها ترمیم می شود و بیمار ، شفا می یابد ، و فزونی و کاستی رَحِم ها (فرزندان) هم به وسیله شماست . من ، به نهان شما ، ایمان دارم و سخنتان را پذیرا هستم ، و برای بازگشت با حاجت های امضا و روا شده و بر آوردن و بزرگ داشتن آنها ، خدا را به شما و شأن و صلاحم نزد شما ، سوگند می دهم ! و سلام و رحمت و برکات و درودهای خدا بر شما باد ؛ سلام کسی که در حال وداع است و حاجت هایش را به شما می سپارد و از خدا می خواهد که به سوی شما ، باز گردد و شتافتنش به سوی شما ، قطع نشود ! [از خدا می خواهم که] مرا با بهترین حالت ، از سوی شما باز گرداند ، به جایی آباد ، و آسایشی گسترده ، و راحتی و آرامش تا به هنگام در رسیدن اَجَل ، و رفتن به بهترین جا ، و فرود آمدن در نعمت جاوید و زندگی بدون پیری ، با خوردن همیشگی و نوشیدن شرابِ گوارا و سر به مُهر بهشتی ، از نخستین جرعه آن ، تا جام های پی در پی ، بدون دل زدگی و ملول شدن ، تا بازگشت به حضور شما و رستگاری در بازگشت شما ، و محشور شدن در زمره شما . سلام و رحمت و برکات خدا و درودها و تحیّات او بر شما ، که او ، ما را کافی و بهترین وکیل است» .



8 / 5الزِّیارَهُ الخامِسَهُکامل الزیارات عن عروه بن إسحاق بن أخی شعیب العقرقوفی عمّن ذکره عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام :تَقولُ إذا أتَیتَ قَبرَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام ، ویُجزیکَ عِندَ قَبرِ کُلِّ إمامٍ علیه السلام : السَّلامُ عَلَیکَ مِنَ اللّهِ، وَالسَّلامُ عَلی مُحَمَّدِ بنِ عَبدِ اللّهِ ، أمینِ اللّهِ عَلی وَحیِهِ وعَزائِمِ أمرِهِ ، الخاتِمِ لِما سَبَقَ وَالفاتِحِ لِمَا استَقبَلَ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ عَبدِکَ ورَسولِکَ، الَّذِی انتَجَبتَهُ بِعِلمِکَ، وجَعَلتَهُ هادِیا لِمَن شِئتَ مِن خَلقِکَ، وَالدَّلیلَ عَلی مَن بَعَثتَهُ بِرِسالاتِکَ وکُتُبِکَ، ودَیّانَ الدّینِ بِعَدلِکَ، وفَصلَ قَضائِکَ مِن خَلقِکَ، وَالمُهَیمِنَ عَلی ذلِکَ کُلِّهِ، وَالسَّلامُ عَلَیهِ ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ. وتَقولُ فی زِیارَهِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام : اللّهُمَّ صَلِّ عَلی أمیرِ المُؤمِنینَ ، عَبدِکَ وأخی رَسولِکَ ، إلی آخِرِهِ . وفی زِیارَهِ فاطِمَهَ علیهاالسلام : أمَتِکَ وبِنتِ رَسولِکَ، إلی آخِرِهِ . وفی زِیارَهِ سائِرِ الأَئِمَّهِ علیهم السلام : أبناءِ رَسولِکَ ، عَلی ما قُلتَ فِی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله أوَّلَ مَرَّهٍ ، حَتّی تَنتَهِیَ إلی صاحِبِکَ. ثُمَّ تَقولُ: أشهَدُ أنَّکُم کَلِمَهُ التَّقوی، وبابُ الهُدی، وَالعُروَهُ الوُثقی، وَالحُجَّهُ البالِغَهُ عَلی مَن فیها ومَن تَحتَ الثَّری، وأشهَدُ أنَّ أرواحَکُم وطینَتَکُم مِن طینَهٍ واحِدَهٍ، طابَت وطَهُرَت مِن نورِ اللّهِ ومِن رَحمَتِهِ، واُشهِدُ اللّهَ واُشهِدُکُم أنّی لَکُم تَبَعٌ بِذاتِ نَفسی ، وشَرائِعِ دینی، وخَواتیمِ عَمَلی ، اللّهُمَّ فَأَتمِم لی ذلِکَ بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . السَّلامُ عَلَیکَ یا أبا عَبدِ اللّهِ، أشهَدُ أنَّکَ قَد بَلَّغتَ عَنِ اللّهِ ما اُمِرتَ بِهِ، وقُمتَ بِحَقِّهِ غَیرَ واهِنٍ ولا موهِنٍ، فَجَزاکَ اللّهُ مِن صِدّیقٍ خَیرا عَن رَعِیَّتِکَ، أشهَدُ أنَّ الجِهادَ مَعَکَ جِهادٌ، وأنَّ الحَقَّ مَعَکَ ولَکَ، وأنتَ مَعدِنُهُ، ومیراثُ النُّبُوَّهِ عِندَکَ وعِندَ أهلِ بَیتِکَ، أشهَدُ أنَّکَ قَد أقَمتَ الصَّلاهَ، وآتَیتَ الزَّکاهَ، وأمَرتَ بِالمَعروفِ ونَهَیتَ عَنِ المُنکَرِ، ودَعَوتَ إلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَهِ وَالمَوعِظَهِ الحَسَنَهِ، وعَبَدتَ رَبَّکَ حَتّی أتاکَ الیَقینُ. ثُمَّ تَقولُ: السَّلامُ عَلی مَلائِکَهِ اللّهِ المُسَوِّمینَ (1) ، السَّلامُ عَلی مَلائِکَهِ اللّهِ المُنزَلینَ ، السَّلامُ عَلی مَلائِکَهِ اللّهِ المُردِفینَ (2) ، السَّلامُ عَلی مَلائِکَهِ اللّهِ الَّذینَ هُم فی هذَا الحَرَمِ بِإِذنِ اللّهِ مُقیمونَ. ثُمَّ تَقولُ: ... اللّهُمَّ لا تَجعَلهُ آخِرَ العَهدِ مِن زِیارَهِ قَبرِ ابنِ نَبِیِّکَ، وَابعَثهُ مَقاما مَحمودا تَنتَصِرُ بِهِ لِدینِکَ ، وتَقتُلُ بِهِ عَدُوَّکَ، فَإِنَّکَ وَعَدتَهُ ذلِکَ ، وأنتَ الرَّبُّ الَّذی لا تُخلِفُ المیعادَ. وکَذلِکَ تَقولُ عِندَ قُبورِ کُلِّ الأَئِمَّهِ علیهم السلام . وتَقولُ عِندَ کُلِّ إمامٍ زُرتَهُ إن شاءَ اللّهُ تَعالی : السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِیَّ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّهَ اللّهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا نورَ اللّهِ فی ظُلُماتِ الأَرضِ، السَّلامُ عَلَیکَ یا إمامَ المُؤمِنینَ، ووارِثَ عِلمِ النَّبِیّینَ، وسُلالَهَ الوَصِیّینَ، وَالشَّهیدَ یَومَ الدّینِ، أشهَدُ أنَّکَ وآباءَکَ الَّذینَ کانوا مِن قَبلِکَ، وأبناءَکَ الَّذینَ مِن بَعدِکَ، مَوالِیَّ وأولِیائی وأئِمَّتی . وأشهَدُ أنَّکُم أصفِیاءُ اللّهِ وخَزَنَتُهُ، وحُجَّتُهُ البالِغَهُ، انتَجَبَکُم بِعِلمِهِ أنصارا لِدینِهِ، وقُوّاما بِأَمرِهِ، وخُزّانا لِعِلمِهِ، وحَفَظَهً لِسِرِّهِ، وتَراجِمَهً لِوَحیِهِ، ومَعدِنا لِکَلِماتِهِ، وأرکانا لِتَوحیدِهِ، وشُهودا عَلی عِبادِهِ، وَاستَودَعَکُم خَلقَهُ، وأورَثَکُم کِتابَهُ، وخَصَّکُم بِکَرائِمِ التَّنزیلِ، وأعطاکُمُ التَّأویلَ، وجَعَلَکُم تابوتَ (3) حِکمَتِهِ ، ومَنارا فی بِلادِهِ، وضَرَبَ لَکُم مَثَلاً مِن نورِهِ، وأجری فیکُم مِن عِلمِهِ، وعَصَمَکُم مِنَ الزَّلَلِ، وطَهَّرَکُم مِنَ الدَّنَسِ، وأذهَبَ عَنکُمُ الرِّجسَ، وبِکُم تَمَّتِ النِّعمَهُ وَاجتَمَعَتِ الفُرقَهُ، وَائتَلَفَتِ الکَلِمَهُ ، ولَزِمَتِ الطّاعَهُ المُفتَرَضَهُ، وَالمَوَدَّهُ الواجِبَهُ ، فَأَنتُم أولِیاؤُهُ النُّجَباءُ، وعِبادُهُ المُکرَمونَ. أتَیتُکَ یَابنَ رَسولِ اللّهِ عارِفا بِحَقِّکَ، مُستَبصِرا بِشَأنِکَ، مُعادِیا لِأَعدائِکَ، مُوالِیا لِأَولِیائِکَ، بِأَبی أنتَ واُمّی ، صَلَّی اللّهُ عَلَیکَ وسَلَّمَ تَسلیما ، أتَیتُکَ وافِدا زائِرا عائِذا ، مُستَجیرا مِمّا جَنَیتُ عَلی نَفسی، وَاحتَطَبتُ عَلی ظَهری، فَکُن لی شَفیعا ، فَإِنَّ لَکَ عِندَ اللّهِ مَقاما مَعلوما ، وأنتَ عِندَ اللّهِ وَجیهٌ. آمَنتُ بِاللّهِ وبِما أنزَلَ عَلَیکُم ، وأتَوَلّی آخِرَکُم بِما تَوَلَّیتُ بِهِ أوَّلَکُم، وأبرَأُ مِن کُلِّ وَلیجَهٍ (4) دونَکُم، وکَفَرتُ بِالجِبتِ (5) وَالطّاغوتِ (6) ، وَاللّاتِ وَالعُزّی . (7)



1- .السِّمَه: العلامه. والمُسَوِّمین : أی المُعَلِّمینَ (راجع : النهایه: ج 2 ص 425 «سوم»).
2- .التَّرادف : التتابع (مفردات ألفاظ القرآن: ص 349 «ردف»).
3- .قیل : التابوت هو صندوق التوراه . . . وقیل : هو صندوق کان فیه ألواح الجواهر التی کانت فیه العَشْر کلمات التوحید . . . وفی حدیث أهل البیت علیهم السلام : «جعلکم اللّه تابوت علمه» أی مجمع عِلمِه (مجمع البحرین : ج 1 ص 233 «توب») .
4- .الولیجه : خاصّتکَ من الرجال ، أو من تتّخذه معتمدا علیه من غیر أهلک . وهو ولیجتهم : أی لصیق بهم (القاموس المحیط : ج 1 ص 211 «ولج») . وقال العلّامه المجلسی قدس سرهبعد نقله کلام القاموس : أی لا أتّخذ من غیرهم من أعتمد علیه فی دینی وسائر اُموری ، أو أبرأ من کلّ من أدخلوه معکم فی الإمامه والخلافه ، ولیس منکم (بحار الأنوار : ج 102 ص 142) .
5- .الجِبْت : یقال لکلّ ما عبد من دون اللّه : جبت (مفردات ألفاظ القرآن : ص 182 «جبت») .
6- .الطاغُوتُ : عباره عن کلّ متعدّ ، وکلّ معبود من دون اللّه (مفردات ألفاظ القرآن : ص 520 «طغی») .
7- .کامل الزیارات : ص 524 ح 804 ، بحار الأنوار : ج 102 ص 160 ح 6 .



8 / 5زیارت پنجم

کامل الزیارات به نقل از عروه بن اسحاق ، پسر برادر شعیب عَقَرقوفی ، از آن که برایش ذکر کرده است ، از امام صادق علیه السلام : هنگامی که نزد قبر حسین بن علی علیه السلام آمدی ، این را می گویی ، و نزد قبر هر امامی ، همین کافی است : سلام خدا بر تو ! و سلام بر محمّد بن عبد اللّه ، امین خدا بر وحیَش و کارهای بزرگش ؛ آن خاتمه دهنده گذشتگان و گشاینده برای آیندگان ! خدایا ! بر محمّد ، بنده ات و پیامبرت ، درود فرست ؛ کسی که او را با علمت برگزیدی و او را هدایتگرِ هر کس از خَلقت که خواستی ، قرار دادی و [او را] با پیام ها و کتاب هایت ، راه نمایِ کسانی کردی که به سوی آنان ، روانه اش کرده بودی ، و او را به عدل خود ، سرپرست و حاکم دینت و فیصله دهنده میان خَلقت به حکم خود ، قرار دادی ، و او را بر همه اینها چیره ساختی . سلام و رحمت و برکات خدا بر او باد ! و در زیارت امیر مؤمنان علیه السلام می گویی : «خدایا ! بر امیر مؤمنان ، بنده ات و برادر پیامبرت ، درود فرست ...» ، تا پایان آن . و در زیارت فاطمه علیهاالسلام [ می گویی ] : «کنیزت و دختر پیامبرت ...» ، تا پایان آن . و در زیارت دیگر امامان می گویی : «پسران پیامبرت» . همان گونه که نخستین بار ، برای پیامبر صلی الله علیه و آله گفتی ، تا آن که به همان امامی که در محضرش هستی ، می رسی . سپس می گویی : گواهی می دهم که شما ، حقیقتِ تقوا ، درگاه هدایت ، ریسمان محکم ، و حجّت رسا هستید ، بر هر کس که روی زمین و زیر آن است . گواهی می دهم که جان ها و سرشت شما ، از یک سرشت است ؛ پاک و پاکیزه ، از نور و رحمت خدا . و خدا و شما را گواه می گیرم که به جان و دین و سرانجام کارم ، پیرو شما هستم . خدایا ! با رحمتت ، آن را برایم به پایان بر ، ای مهربان ترینِ مهربانان ! سلام بر تو ، ای ابا عبد اللّه ! گواهی می دهم که تو ، آنچه را بِدان فرمان یافته بودی ، از سوی خدا بیان کردی ، و بدون سستی و ساده انگاری ، به حقّ آن ، قیام کردی . خداوند ، از جانب مردمت ، به تو که صدّیقی ، جزای خیر دهد ! گواهی می دهم که جهاد ، با تو جهاد است و حق ، با تو و برای توست و تو ، معدن آن هستی و میراث نبوّت ، نزد تو و اهل بیت توست . گواهی می دهم که تو ، نماز را بر پا داشتی و زکات را پرداختی ، و امر به معروف و نهی از منکر کردی ، و با حکمت و اندرز نیکو ، به راه پروردگارت دعوت نمودی و خدایت را عبادت کردی تا اَجَلت در رسید . آن گاه می گویی : سلام بر فرشتگانِ نشاندار خدا ! سلام بر فرشتگان فرود آینده خدا ! سلام بر فرشتگان پشت سرِ هم قرار گرفته خدا ! سلام بر فرشتگانی که با اذن خدا ، در این حرم ، مقیم هستند ! سپس می گویی : ... خدایا ! آن را آخرین زیارت من از قبر فرزند پیامبرت ، قرار مده ، و او را به جایگاهی پسندیده ، گسیل دار تا دینت را با او ، یاری دهی و دشمنت را با او ، از پای در آوری که تو آن را به او ، وعده داده ای و تو خدایی هستی که از وعده ات ، تخلّف نمی کنی. و نیز نزد قبرهای همه امامان ، چنین می گویی . و نزد هر امامی که إن شاء اللّه تعالی زیارتش کردی ، می گویی : سلام بر تو ، ای ولیّ خدا ! سلام بر تو ، ای حجّت خدا ! سلام بر تو ، ای نور خدا در تاریکی های زمین ! سلام بر تو ، ای امام مؤمنان ، و وارث علم پیامبران ، و زاده اوصیا ، و گواه روز جزا ! گواهی می دهم که تو و پسران پیشینِ تو و پسران پسینِ تو ، سرپرستان ، دوستان و پیشوایان من هستید . و گواهی می دهم که شما ، برگزیدگان خدا و خزانه داران او ، و حجّت رسای او هستید . شما را با علمش ، یاوران دین خود ، و قیام کنندگان به امرش ، و خزانه داران علمش ، و رازدارانش ، و مترجمان وحیَش ، و معدن کلماتش ، و ارکان توحیدش ، و گواهان بر بندگانش برگزید و خَلقش را به شما سپرد و کتابش را برای شما نهاد و نفیس ترین آیات قرآن را ویژه شما کرد . [ علمِ ] تأویل کتاب را به شما داد و شما را گنجینه حکمتش و نور برافراشته در سرزمین هایش قرار داد . تندیسی از نور ، برای شما ساخت و از علم خویش ، در شما روان داشت . از لغزش ها ، نگاهتان داشت و از آلودگی ها ، پاکیزه تان کرد و پلیدی را از شما ، دور نمود و به وسیله شما ، نعمت را تمام کرد و اختلاف را به اجتماع ، تبدیل نمود و سخنان را یکی کرد و اطاعت مفروض و دوستی واجب [ شما ]را لازم ساخت . پس شما ، اولیای برگزیده و بندگان مکرّم او هستید . ای فرزند پیامبر خدا ! با شناخت حقّ تو ، نزدت آمده ام و به شأن تو ، بینا هستم . با دشمنانت ، دشمن و با دوستانت ، دوست هستم . پدر و مادرم ، فدایت باد ! خداوند ، بر تو ، درود و سلام فراوان فرستد ! به میهمانی و زیارت و پناهندگی ، نزدت آمده ام . از جنایت هایی که بر خود کرده ام و از کوله بار گناهانم ، به تو پناه آورده ام . پس شفیع من باش که تو را نزد خداوند ، جایگاهی معلوم است و تو نزد خدا ، آبرومندی . به خدا ، ایمان آوردم و به آنچه بر شما ، فرو فرستاده است . آخرینِ شما را همان گونه دوست می دارم که اوّلینِ شما را دوست می دارم ، و از هر تکیه گاه و پیشوای دیگری غیر از شما ، بیزاری می جویم و به هر معبودی غیر از خدا ، و نیز به لات و عُزّا ، کفر می ورزم .




8 / 6الزِّیارَهُ السّادِسَهُالمزار الکبیر:زِیارَهٌ جامِعَهٌ لِسائِرِ الأَئِمَّهِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم ، وَالقَولُ فی مُبتَدَإِ الأَمرِ فِی الزِّیارَهِ إلی آخِرِها وَرَدَت عَنِ الصّادِقینَ علیهم السلام (1) : إذا أرَدتَ زِیارَهَ قُبورِ الأَئِمَّهِ علیهم السلام فَلیَکُن مِن قَولِکَ عِندَ العَقدِ عَلَی العَزِم وَالنِّیَّهِ : اللّهُمَّ صِل عَزمی بِالتَّحقیقِ، ونِیَّتی بِالتَّوفیقِ، ورَجائی بِالتَّصدیقِ، وتَوَلَّ أمری، ولا تَکِلنی إلی نَفسی، وأحِلَّ عُقدَهَ الحَیرَهِ وَالتَّخَلُّفِ (2) عَن حُضورِ المَشاهِدِ المُقَدَّسَهِ. وصَلِّ رَکعَتَینِ قَبلَ خُروجِکَ ، وقُل بِعَقِبِهِما: اللّهُمَّ إنّی أستَودِعُکَ دینی ونَفسی وجَمیعَ حُزانَتی (3) ، اللّهُمَّ أنتَ الصّاحِبُ فِی السَّفَرِ، وَالخَلیفَهُ فِی الأَهلِ وَالمالِ وَالوَلَدِ، اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِن سوءِ الصُّحبَهِ، وإخفاقِ الأَوبَهِ، اللّهُمَّ سَهِّل لَنا حَزْنَ (4) ما نَتَغَوَّلُ عَلَیهِ، ویَسِّر عَلَینا مُستَغزَرَ ما نَروحُ ونَغدو لَهُ، إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ . 5 فَإِذا سَلَکتَ طَریقَکَ فَلیَکُن هَمُّکَ ما سَلَکتَ لَهُ، ولَتُقَلِّلُ مِن حالٍ تَغُضُّ (5) مِنکَ، ولَتُحسِنُ الصُّحبَهَ لِمَن صَحِبَکَ، وأکثِر مِنَ الثَّناءِ عَلَی اللّهِ تَعالی ذِکرُهُ، وَالصَّلاهِ عَلی رَسولِهِ . فَإِذا أرَدتَ الغُسلَ لِلزِّیارَهِ فَقُل وأنتَ تَغتَسِلُ: بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ وفی سَبیلِ اللّهِ وعَلی مِلَّهِ رَسولِ اللّهِ، اللّهُمَّ اغسِل عَنّی دَرَنَ (6) الذُّنوبِ، ووَسَخَ العُیوبِ ، وطَهِّرنی بِماءِ التَّوبَهِ، وألبِسنی رِداءَ العِصمَهِ، وأیِّدنی بِلُطفٍ مِنکَ تُوَفِّقُنی لِصالِحِ الأَعمالِ، إنَّکَ ذُو الفَضلِ العَظیمِ. فَإِذا دَنَوتَ مِن بابِ المَشهَدِ فَقُل: الحَمدُ للّهِِ الَّذی وَفَّقَنی لِقَصدِ وَلِیِّهِ ، وزِیارَهِ حُجَّتِهِ، وأورَدَنی حَرَمَهُ، ولَم یَبخَسنی حَظّی مِن زِیارَهِ قَبرِهِ، وَالنُّزولِ بِعَقوَهِ (7) مُغَیَّبِهِ ، وساحَهِ تُربَتِهِ، الحَمدُ للّهِِ الَّذی لَم یَسُمنی بِحِرمانِ ما أمَّلتُهُ، ولا صَرَفَ عَزمی عَمّا رَجَوتُهُ، ولا قَطَعَ رَجائی مِمّا تَوَقَّعتُهُ، بَل ألبَسَنی عافِیَتَهُ، وأفادَنی نِعمَتَهُ، وآتانی کَرامَتَهُ. فَإِذا دَخَلتَ المَشهَدَ، فَقِف عَلَی الضَّریحِ الطّاهِرِ وقُل: السَّلامُ عَلَیکُم أئِمَّهَ المُؤمِنینَ، وسادَهَ المُتَّقینَ، وکُبَراءَ الصِّدّیقینَ، واُمَراءَ الصّالِحینَ، وقادَهَ المُحسِنینَ، وأعلامَ المُهتَدینَ، وأنوارَ العارِفینَ، ووَرَثَهَ الأَنبِیاءِ، وصَفوَهَ الأَوصِیاءِ، وشُموسَ الأَتقِیاءِ، وبُدورَ الخُلَفاءِ، وعِبادَ الرَّحمنِ، وشُرَکاءَ القُرآنِ ، ومَنهَجَ الإِیمانِ، ومَعادِنَ الحَقائِقِ، وشُفَعاءَ الخَلائِقِ، ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ. أشهَدُ أنَّکُم أبوابُ اللّهِ، ومَفاتیحُ رَحمَتِهِ، ومَقالیدُ مَغفِرَتِهِ، وسَحائِبُ رِضوانِهِ، ومَصابیحُ جِنانِهِ، وحَمَلَهُ قُرآنِهِ ، وخَزَنَهُ عِلمِهِ، وحَفَظَهُ سِرِّهِ، ومَهبِطُ وَحیِهِ، وأماناتُ النُّبَوَّهِ، ووَدائِعُ الرِّسالَهِ. أنتُم اُمَناءُ اللّهِ وأحِبّاؤُهُ، وعِبادُهُ وأسخِیاؤُهُ (8) ، وأنصارُ تَوحیدِهِ ، وأرکانُ تَمجیدِهِ، ودُعاتُهُ إلی دینِهِ ، وحَرَسَهُ خَلائِقِهِ ، وحَفَظَهُ شَرائِعِهِ . لا یَسبِقُکُم ثَناءُ المَلائِکَهِ فِی الإِخلاصِ وَالخُشوعِ، ولا یُضادُّکُم ذُو ابتِهالٍ وخُضوعٍ، أنّی ولَکُمُ القُلوبُ الَّتی تَوَلَّی اللّهُ رِیاضَتَها بِالخَوفِ وَالرَّجاءِ، وجَعَلَها أوعِیَهً لِلشُّکرِ وَالثَّناءِ، وآمَنَها مِن عَوارِضِ الغَفلَهِ، وصَفّاها مِن شَواغِلِ الفَترَهِ ، بَل یَتَقَرَّبُ أهلُ السَّماءِ بِحُبِّکُم، وبِالبَراءَهِ مِن أعدائِکُم، وتَواتُرِ البُکاءِ عَلی مُصابِکُم، وَالاِستِغفارِ لِشیعَتِکُم ومُحِبّیکُم . فَأَنَا اُشهِدُ اللّهَ خالِقی، واُشهِدُ مَلائِکَتَهُ وأنبِیاءَهُ، واُشهِدُکُم یا مَوالِیَّ ، بِأنّی مُؤمِنٌ بِوِلایَتِکُم، مُعتَقِدٌ لِاءِمامَتِکُم، مُقِرٌّ بِخِلافَتِکُم، عارِفٌ بِمَنزِلَتِکُم، مُؤمِنٌ بِعِصمَتِکُم، خاضِعٌ لِوِلایَتِکُم، مُتَقَرِّبٌ إلَی اللّهِ بِحُبِّکُم، وبِالبَراءَهِ مِن أعدائِکُم ، عالِمٌ بِأَنَّ اللّهَ قَد طَهَّرَکُم مِنَ الفَواحِشِ ما ظَهَرَ مِنها وما بَطَنَ، ومِن کُلِّ ریبَهٍ ونَجاسَهٍ، ودَنِیَّهٍ ورَجاسَهٍ، ومَنَحَکُم رایَهَ الحَقِّ ، الَّذی مَن تَقَدَّمَها ذَلَّ (9) ، ومَن تَأَخَّرَ عَنها زَلَّ ، وفَرَضَ طاعَتَکُم عَلی کُلِّ أسوَدَ وأبیَضَ. وأشهَدُ أنَّکُم قَد وَفَیتُم بِعَهدِ اللّهِ وذِمَّتِهِ، وبِکُلِّ مَا اشتَرَطَهُ عَلَیکُم فی کِتابِهِ، ودَعَوتُم إلی سَبیلِهِ، وأنفَدتُم طاقَتَکُم فی مَرضاتِهِ، وحَمَلتُمُ الخَلائِقَ عَلی مِنهاجِ النُّبُوَّهِ ومَسالِکِ الرِّسالَهِ، وسِرتُم فیهِ بِسیرَهِ الأَنبِیاءِ، ومَذاهِبِ الأَوصِیاءِ، فَلَم یُطَع لَکُم أمرٌ، ولَم تُصغِ إلَیکُم اُذُنٌ، فَصَلَواتُ اللّهِ عَلی أرواحِکُم وأجسادِکُم. ثُمَّ تَنَکَّبُ عَلَی القَبرِ وتَقولُ: بِأَبی أنتَ واُمّی یا حُجَّهَ اللّهِ ، لَقَد اُرضِعتَ بِثَدیِ الإِیمانِ، وفُطِمتَ بِنورِ الإِسلامِ، وغُذّیتَ بِبَردِ الیَقینِ ، واُلبِستَ حُلَلَ العِصمِهِ ، وَاصطُفیتَ ووُرِّثتَ عِلمَ الکِتابِ، ولُقِّنتَ فَصلَ الخِطابِ، واُوضِحَ بِمَکانِکَ مَعارِفُ التَّنزیلِ، وغَوامِضُ التَّأویلِ، وسُلِّمَت إلَیکَ رایَهُ الحَقِّ، وکُلِّفتَ هِدایَهَ الخَلقِ ، ونُبِذَ إلَیکَ عَهدُ الإِمامَهِ، واُلزِمتَ حِفظَ الشَّریعَهِ. وأشهَدُ یا مَولایَ أنَّکَ وَفَیتَ بِشَرائِطِ الوَصِیَّهِ، وقَضَیتَ ما ألزَمَکَ (10) مِن فَرضِ الطّاعَهِ، ونَهَضتَ بِأَعباءِ الإِمامَهِ، وَاحتَذَیتَ مِثالَ النُّبُوَّهِ ، فِی الصَّبرِ وَالاِجتِهادِ وَالنَّصیحَهِ لِلعِبادِ، وکَظمِ الغَیظِ، وَالعَفوِ عَنِ النّاسِ، وعَزَمتَ عَلَی العَدلِ فِی البَرِیَّهِ، وَالنَّصَفَهِ فِی القَضِیَّهِ، ووَکَّدتَ الحُجَجَ عَلَی الاُمَّهِ بِالدَّلائِلِ الصّادِقَهِ ، وَالشَّواهِدِ النّاطِقَهِ، ودَعَوتَ إلَی اللّهِ بِالحِکمَهِ البالِغَهِ وَالمَوعِظَهِ . (11) فَمُنِعتَ مِن تَقویمِ الزَّیغِ (12) ، وسَدِّ الثَّلمِ، وإصلاحِ الفاسِدِ، وکَسرِ المُعانِدِ ، وإحیاءِ السُّنَنِ، وإماتَهِ البِدَعِ، حَتّی فارَقتَ الدُّنیا وأنتَ شَهیدٌ، ولَقیتَ رَسولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ وأنتَ حَمیدٌ، صَلَواتُ اللّهِ عَلَیکَ صَلاهً تَتَرادَفُ وتَزیدُ. ثُمَّ صِر إلی عِندِ الرِّجلَینِ وقُل: یا سادَتی! یا آلَ رَسولِ اللّهِ ! إنّی بِکُم أتَقَرَّبُ إلَی اللّهِ جَلَّ وعَلا بِالخِلافِ عَلَی الَّذینَ غَدَروا بِکُم، ونَکَثوا بَیعَتَکُم، وجَحَدوا وِلایَتَکُم، وأنکَروا مَنزِلَتَکُم ، وخَلَعوا رِبقَهَ (13) طاعَتِکُم، وهَجَروا أسبابَ مَوَدَّتِکُم، وتَقَرَّبوا إلی فَراعِنَتِهِم بِالبَراءَهِ مِنکُم، وَالإِعراضِ عَنکُم، ومَنَعوکُم مِن إقامَهِ الحُدودِ، وَاستِئصالِ الجُحودِ، وشَعبِ الصَّدعِ (14) ، ولَمِّ الشَّعَثِ (15) ، وسَدِّ الخَلَلِ، وتَثقیفِ (16) الأَوَدِ (17) ، وإمضاءِ الأَحکامِ ، وتَهذیبِ الإِسلامِ، وقَمعِ الآثامِ، وأرهَجوا (18) عَلَیکُم نَقعَ الحُروبِ وَالفِتَنِ، وأنحَوا عَلَیکُم سُیوفَ الأَحقادِ، [ و ] (19) هَتَکوا مِنکُمُ السُّتورَ ، وَابتاعوا بِخُمسِکُمُ الخُمورَ، وصَرَفوا صَدَقاتِ المَساکینِ إلَی المُضحِکینَ وَالسّاخِرینَ. وذلِکَ بِما طَرَّقَت لَهُمُ الفَسَقَهُ الغُواهُ، وَالحَسَدَهُ البُغاهُ، أهلُ النَّکثِ وَالغَدرِ وَالخِلافِ وَالمَکرِ، وَالقُلوبِ المُنتِنَهِ مِن قَذَرِ الشِّرکِ، وَالأَجسادِ المُشحَنَهِ مِن دَرَنِ الکُفرِ، أضَبّوا عَلَی النِّفاقِ، وأکَبّوا عَلی عَلائِقِ الشِّقاقِ ... . وَاستَخَفَّت بِالإِیمانِ وَالإِسلامِ، وهَدَمَتِ الکَعبَهَ، وأغارَت عَلی دارِ الهِجرَهِ یَومَ الحَرَّهِ (20) ، وأبرَزَت بَناتِ المُهاجِرینَ وَالأَنصارِ لِلنَّکالِ وَالسَّوءَهِ ، وألبَسَتهُنَّ ثَوبَ العارِ وَالفَضیحَهِ، ورَخَّصَت لِأَهلِ الشُّبهَهِ فی قَتلِ أهلِ بَیتِ الصَّفوَهِ وإبادَهِ نَسلِهِ، وَاستیصالِ شَأفَتِهِ (21) ، وسَبیِ حَرَمِهِ، وقَتلِ أنصارِهِ، وکَسرِ مِنبَرِهِ، وقَلبِ مَفخَرِهِ ، وإخفاءِ دینِهِ، وقَطعِ ذِکرِهِ. یا مَوالِیَّ ، فَلَو عایَنَکُمُ المُصطَفی وسِهامُ الاُمَّهِ مُعرِقَهٌ (22) فی أکبادِکُم، ورِماحُهُم مُشرَعَهٌ فی نُحورِکُم، وسُیوفُها مولَغَهٌ فی دِمائِکُم، یَشفی أبناءُ العَواهِرِ غَلیلَ الفِسقِ مِن وَرَعِکُم، وغَیظَ الکُفرِ مِن إیمانِکُم. وأنتُم بَینَ صَریعٍ فِی المِحرابِ، قَد فَلَقَ السَّیفُ هامَتَهُ ، وشَهیدٍ فَوقَ الجِنازَهِ قَد شُکَّت (23) أکفانُهُ بِالسِّهامِ، وقَتیلٍ بِالعَراءِ قَد رُفِعَ فَوقَ القَناهِ رَأسُهُ، ومُکَبَّلٍ فِی السِّجنِ قَد رُضَّت بِالحَدیدِ أعضاؤُهُ، ومَسمومٍ قَد قُطِعَت بِجُرَعِ السَّمِّ أمعاؤُهُ، وشَملُکُم عَبادیدُ (24) تُفنیهِمُ العَبیدُ وأبناءُ العَبیدِ. فَهَلِ المِحَنُ یا ساداتی إلَا الَّتی لَزِمَتکُم، وَالمَصائِبُ إلَا الَّتی عَمَّتکُم، وَالفَجایِعُ إلَا الَّتی خَصَّتکُم، وَالقَوارِعُ (25) إلَا الَّتی طَرَقَتکُم، صَلَواتُ اللّهِ عَلَیکُم وعَلی أرواحِکُم وأجسادِکُم، ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ. ثُمَّ قَبِّلهُ وقُل: بِأَبی واُمّی یا آلَ المُصطَفی، إنّا لا نَملِکُ إلاّ أن نَطوفَ حَولَ مَشاهِدِکُم، ونُعَزِّیَ فیها أرواحَکُم، عَلی هذِهِ المَصائِبِ العَظیمَهِ الحالَّهِ بِفِنائِکُم ، وَالرَّزایَا الجَلیلَهِ النّازِلَهِ بِساحَتِکُمُ، الَّتی أثبَتَت فی قُلوبِ شیعَتِکُمُ القُروحَ، وأورَثَت أکبادَهُمُ الجُروحَ، وزَرَعَت فی صُدورِهُمُ الغُصَصَ. فَنَحنُ نُشهِدُ اللّهَ أنّا قَد شارَکنا أولِیاءَکُم وأنصارَکُمُ المُتَقَدِّمینَ، فی إراقَهِ دِماءِ النّاکِثینَ وَالقاسِطینَ وَالمارِقینَ (26) ، وقَتَلَهِ أبی عَبدِ اللّهِ سَیِّدِ شَبابِ أهلِ الجَنَّهِ یَومَ کَربَلاءَ، بِالنِّیّاتِ وَالقُلوبِ، وَالتَّأَسُّفِ عَلی فَوتِ تِلکَ المَواقِفِ، الَّتی حَضَروا لِنُصرَتِکُم ، وَاللّهُ وَلِیّی یُبَلِّغُکُم مِنِّی السَّلامَ . ثُمَّ اجعَلِ القَبرَ بَینَکَ وبَینَ القِبلَهِ وقُل: اللّهُمَّ یا ذَا القُدرَهِ الَّتی صَدَرَ عَنهَا العالَمُ مُکَوَّنا مَبروءا عَلَیها، مَفطورا تَحتَ ظِلِّ العَظَمَهِ، فَنَطَقَت شَواهِدُ صُنعِکَ فیهِ بِأَنَّکَ أنتَ اللّهُ لا إلهَ إلّا أنتَ، مُکَوِّنُهُ وبارِئُهُ وفاطِرُهُ. ابتَدَعتَهُ لا مِن شَیءٍ، ولا عَلی شَیءٍ، ولا فی شَیءٍ، ولا لِوَحشَهٍ دَخَلَت عَلَیکَ إذ لا غَیرُکَ، ولا حاجَهٍ بَدَت لَکَ فی تَکوینِهِ، ولا لِاستِعانَهٍ مِنکَ عَلی ما تَخلُقُ بَعدَهُ، بَل أنشَأتَهُ لِیَکونَ دَلیلاً عَلَیکَ، بِأَنَّکَ بائِنٌ مِنَ الصُّنعِ، فَلا یُطیقُ المُنصِفُ بِعَقلِهِ إنکارَکَ، وَالمَوسومُ بِصِحَّهِ المَعرِفَهِ جُحودَکَ. أسأَلُکَ بِشَرَفِ الإِخلاصِ فی تَوحیدِکَ، وحُرمَهِ التَّعَلُّقِ بِکِتابِکَ ، وأهلِ بَیتِ نَبِیِّکَ، أن تُصَلِّیَ عَلی آدَمَ بَدیعِ فِطرَتِکَ، وبِکرِ حُجَّتِکَ، ولِسانِ قُدرَتِکَ ، وَالخَلیفَهِ فی بَسیطَتِکَ، وعَلی مُحَمَّدٍ الخالِصِ مِن صَفوَتِکَ، وَالفاحِصِ عَن مَعرِفَتِکَ، وَالغائِصِ المَأمونِ عَلی مَکنونِ سَریرَتِکَ، بِما أولَیتَهُ مِن نِعمَتِکَ بِمَعونَتِکَ، وعَلی مَن بَینَهُما مِنَ النَّبِیّینَ وَالمُکَرَّمینَ وَالأَوصِیاءِ وَالصِّدّیقینَ، وأن تَهَبَنی لِاءِمامی هذا . وضَع خَدَّکَ عَلی سَطحِ القَبرِ وقُل: اللّهُمَّ بِمَحَلِّ هذَا السَّیِّدِ مِن طاعَتِکَ، وبِمَنزِلَتِهِ عِندَکَ، لا تُمِتنی فَجأَهً، ولا تَحرِمنی تَوبَهً، وَارزُقنِی الوَرَعَ عَن مَحارِمِکَ دینا ودُنیا، وَاشغَلنی بِالآخِرَهِ عَن طَلَبِ الاُولی، ووَفِّقنی لِما تُحِبُّ وتَرضی، وجَنِّبنِی اتِّباعَ الهَوی، وَالاِغتِرارَ بِالأَباطیلِ وَالمُنی. اللّهُمَّ اجعَلِ السَّدادَ فی قَولی، وَالصَّوابَ فی فِعلی ، وَالصِّدقَ وَالوَفاءَ فی ضَمانی ووَعدی، وَالحِفظَ وَالإِیناسَ مَقرونَینِ بِعَهدی وعَقدی، وَالبِرَّ وَالإِحسانَ من شَأنی وخُلُقی، وَاجعَلِ السَّلامَهَ لی شامِلَهً، وَالعافِیَهَ بی مُحیطَهً مُلتَفَّهً، ولُطفَ صُنعِکَ وعَونِکَ مَصروفا إلَیَّ ، وحُسنَ تَوفیقِکَ ویُسرَکَ مَوفورا عَلَیَّ، وأحیِنی یا رَبِّ سَعیدا ، وتَوَفَّنی شَهیدا ، وطَهِّرنی لِلمَوتِ وما بَعدَهُ. اللّهُمَّ وَاجعَلِ الصِّحَّهَ وَالنّورَ فی سَمعی وبَصَری، وَالجِدَهَ (27) وَالخَیرَ فی طَرَفی (/ طُرُقی) ، وَالهُدی وَالبَصیرَهَ فی دینی ومَذهَبی، وَالمیزانَ أبَدا نُصبَ عَینی، وَالذِّکرَ وَالمَوعِظَهَ شِعاری ودِثاری (28) ، وَالفِکرَهَ وَالعِبرَهَ اُسّی وعِمادی، ومَکِّنِ الیَقینَ فی قَلبی، وَاجعَلهُ أوثَقَ الأَشیاءِ فی نَفسی، وَاغلِبهُ عَلی رَأیی وعَزمی . وَاجعَلِ الإِرشادَ فی عَمَلی، وَالتَّسلیمَ لِأَمرِکَ مِهادی وسَندی، وَالرِّضا بِقَضائِکَ وقَدَرِکَ أقصی عَزمی ونِهایَتی، وأبعَدَ هَمّی وغایَتی، حَتّی لا أتَّقِیَ أحَدا مِن خَلقِکَ بِدینی، ولا أطلُبَ بِهِ غَیرَ آخِرَتی، ولا أستَدعِیَ مِنهُ إطرائی ومَدحی . وَاجعَل خَیرَ العَواقِبِ عاقِبَتی، وخَیرَ المَصایِرِ مَصیری، وأنعَمَ العَیشِ عَیشی ، وأفضَلَ الهُدی هُدایَ، وأوفَرَ الحُظوظِ حَظّی، وأجزَلَ الأَقسامِ قِسمی ونَصیبی، وکُن لی یا رَبِّ مِن کُلِّ سَوءٍ وَلِیّا ، وإلی کُلِّ خَیرٍ دَلیلاً وقائِدا ، ومِن کُلِّ باغٍ وحَسودٍ ظَهیرا ومانِعا . اللّهُمَّ بِکَ اعتِدادی وعِصمَتی، وثِقَتی وتَوفیقی، وحَولی وقُوَّتی، ولَکَ مَحیایَ ومَماتی، وفی قَبضَتِکَ سُکونی وحَرَکَتی ، وإنَّ بِعُروَتِکَ الوُثقَی استِمساکی ووُصلَتی، وعَلَیکَ فِی الاُمورِ کُلِّهَا اعتِمادی وتَوَکُّلی، ومِن عَذابِ جَهَنَّمَ ومَسِّ سَقَرَ نَجاتی وخَلاصی، وفی دارِ أمنِکَ وکَرامَتِکَ مَثوایَ ومُنقَلَبی، وعَلی أیدی ساداتی ومَوالِیَّ آلِ المُصطَفی فَوزی وفَرَجی . اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَاغفِر لِلمُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ، وَالمُسلِمینَ وَالمُسلِماتِ، وَاغفِرلی ولِوالِدَیَّ وما وَلَدا وأهلِ بَیتی وجیرانی، ولِکُلِّ مَن وَلَدَنی مِنَ المُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ، إنَّکَ ذو فَضلٍ عَظیمٍ. (29)

.

1- .فی مصباح الزائر : « . . . هی مرویّه عن الأئمّه علیهم السلام » .
2- .وفی نسخه اُخری: «عقده الخیره ، أتخلف» .
3- .الحُزانه : عیال الرجل الذی یتحزّن بأمرهم (الصحاح : ج 5 ص 2098 «حزن») .
4- .الحَزن هنا : الصعوبه والمَشَقّه . قال الفیّومی : الحَزْن : ما غَلُظ من الأرض ، وهو خلاف السَّهل (المصباح المنیر : ص 134 «حزن») .
5- .فی المصدر : «تغصّ» ، والتصویب من مصباح الزائر وبحار الأنوار . قال الجوهری : غَضَّ منه یَغُضُّ : إذا وضع ونقص من قدره ، یقال : لیس علیک فی هذا الأمر غَضاضه؛ أی ذلّه ومَنقَصه (الصحاح : ج 3 ص 1095 «غضض») .
6- .الدَّرَن : الوَسَخ ، أو تَلَطُّخه ؛ دَرِنَ الثوبُ فهو دَرِن ، ودَرِنَت یدُه بالشیء : تلَطَّخَت (القاموس المحیط : ج 4 ص 222 «درن») .
7- .عَقْوَهُ الدار : حَوْلَها وقریبا منها (النهایه : ج 3 ص 283 «عقا») .
8- .فی مصباح الزائر وبحار الأنوار : «وأصفیاؤه» بدل «وأسخیاؤه» .
9- .فی مصباح الزائر وبحار الأنوار : «ضلّ» بدل «ذلّ» .
10- .فی مصباح الزائر وبحارالأنوار: «لزمک» بدل «ألزمک».
11- .فی مصباح الزائر وبحار الأنوار : «والموعظه الحسنه» .
12- .الزَّیغ : الشکّ والجَور عن الحقّ (القاموس المحیط : ج 3 ص 107 «زاغ») .
13- .الرِّبْقُ: حبل فیه عدّه عُری تشدّ به البُهُم: الواحده من العُری: ربقه، وفی الحدیث: خلع ربقه الإسلام من عنقه (الصحاح : ج 4 ص 1480 «ربق»).
14- .الصَّدْعُ : الشَّقُ فی شیء صلب والفُرقه من الشیء (القاموس المحیط : ج 3 ص 49 «صدع») .
15- .الشَّعْثُ: انتشار الأمر، والتشعُّث: التفرّق (القاموس المحیط : ج 1 ص 168 «شعث»).
16- .ثَقّفتُ الشیء : أقمتُ المُعو ج منه (المصباح المنیر : ص 83 «ثقف») .
17- .أوِدَ : أی اعْوَجّ (الصحاح : ج 2 ص 442 «أود») .
18- .الرَّهَج : الغُبار . وأرهَجَ الغُبارَ : أی أثارَه (الصحاح : ج 1 ص 318 «رهج») .
19- .مابین المعقوفین سقط من المصدر ، وأثبتناه من مصباح الزائر وبحار الأنوار .
20- .یوم الحَرَّه : معروفٌ ، وهو یومٌ قاتلَ عَسکَر یزید بن معاویه أهل المدینه ونهَبَهُم . هلک فیها خَلقٌ کثیر من المهاجرین والأنصار ، وکان ذلک فی ذی الحجّه من سنه ثلاث وستّین من الهجره (مجمع البحرین : ج 1 ص 384 «حرر») .
21- .الشَّأفَه : الأصل . واستأصَلَ اللّه شأفَتَه : أذهَبَهُ ، أو معناه : أزاله من أصله (القاموس المحیط : ج 3 ص 156 «شأف») .
22- .أعرَقَ الشجرُ : إذا امتدّت عروقه فی الأرض (الصحاح : ج 4 ص 1524 «عرق») .
23- .شَکَکْتُه بالرمح : أی خرقته وانتظمته (الصحاح : ج 4 ص 1595 «شکک») .
24- .العَبادید : الفِرَق من الناس الذاهبون فی کلّ وجه ، وکذلک العَبابید (الصحاح : ج 2 ص 504 «عبد») .
25- .القارِعَه : الشدیده من شدائد الدهر ، وهی الداهیه . یقال : قَرَعَتهم قوارع الدهر؛ أی أصابتهم (الصحاح : ج 3 ص 1263 «قرع») .
26- .الناکثون : أصحاب الجمل؛ لأنّهم نکثوا بیعتهم . والقاسطون : أهل صفّین؛ لأنّهم جاروا فی حکمهم وبغوا علیه . والمارقون : الخوارج ؛ لأنّهم مرقوا من الدین کما یمرق السهم من الرمیّه (النهایه : ج 4 ص 60 «قسط») .
27- .وَجَدَ جِدَهً : أی استغنی غنیً لا فقر بعده (النهایه : ج 5 ص 155 «وجد») .
28- .الشِّعار : ما تحت الدثار من اللّباس ، وهو یلی شعر الجسد دون ما سواه من الثیاب ، وفی المثل : «هُمُ الشّعار دون الدِّثار» یصفهم بالمودّه والقرب (تاج العروس : ج 7 ص 32 «شعر») .
29- .المزار الکبیر : ص 291 ح 14 ، مصباح الزائر : ص 460 ، بحار الأنوار : ج 102 ص 162 .



8 / 6زیارت ششم

المزار الکبیر :زیارت جامعه، برای همه امامان که درودهای خدا بر ایشان باد است و همه زیارت ، از ابتدا تا انتها ، از امامان علیهم السلام وارد شده است : هنگامی که قصد زیارت قبرهای امامان را داشتی ، هنگام تصمیم گیری و نیّت کردن ، باید چنین بگویی : خدایا ! تصمیم مرا محقَّق کن ، و نیّتم را قرین توفیق گردان ، و امیدم را تصدیق کن ، و کارم را به عهده گیر و مرا به خود ، وا مگذار ، و گِره های سرگردانی و حضور نیافتن در بارگاه های مقدّس را بگشای . و پیش از بیرون آمدنت ، دو رکعتْ نماز بخوان و پشت سرِ آن ، بگو : خدایا ! دین و جان و همه دل نگرانی هایم ( اهل و عیالم ) را به تو می سپارم . خدایا ! تو همراه من در سفری ، و جانشین من ، در خانه و دارایی و فرزندانم . خدایا ! از بد همراهی کردن و روا نشدن حاجت ، به تو پناه می برم . خدایا ! سختی های راهِ پیش رویمان را برایمان هموار کن و درخواست های فراوانی را که همیشه داریم ، برایمان به آسانی برآورده کن ، که تو بر هر کاری ، توانایی . و هنگامی که به راهت در آمدی ، همّتت به مقصدت باشد و از هر چه تو را خوار می دارد ، بکاه و با همراهانت ، نیکو مصاحبت کن و خدای والانام را فراوان بستای و بر پیامبرش ، بسیار درود بفرست . و چون خواستی غسل زیارت کنی ، در همان هنگام غسل ، بگو : به نام خدا و با یاری خدا و در راه خدا و بر دین پیامبر خدا . خدایا ! پلیدی گناهان و آلودگی عیب ها را از من بشوی و با آب توبه ، مرا پاکیزه گردان و رَدای عصمت ، بر من بپوشان و مرا با لطف خود ، تأیید کن و به کارهای شایسته ، موفّق بدار ، که تو دارای لطفی بزرگ هستی . و هنگامی که به درگاه بارگاه ، نزدیک شدی ، بگو : ستایش ، ویژه خدایی است که مرا توفیق قصد کردنِ ولیّش و زیارت حجّتش را داده است و مرا به حرمش در آورده و نصیب مرا از زیارت قبرش و فرود آمدن در نزدیکی نهانگاهش و کنار مرقدش ، دریغ نداشته است . ستایش ، ویژه خدایی است که مرا با ناکامی از آرزوهایم ، آزرده نساخت ، و عزمم را نسبت به آنچه بِدان امید می برم ، تغییر نداد ، و امیدم را از آنچه توقّع دارم ، نبُرید ؛ بلکه لباس عافیت بر من پوشانْد و نعمتش را به من بخشید و کرامتش را ارزانی ام داشت . و چون داخل بارگاه شدی ، بر بالای ضریح پاک [ قبر ] بِایست و بگو : سلام و رحمت و برکات خدا بر شما که پیشوای مؤمنان ، سالار پرهیزگاران ، و بزرگ صدّیقان ، و امیر صالحان ، و زمامدار نیکوکاران ، و نشانه های ره یافتگان ، و نورهای عارفان ، و وارثان پیامبران ، و برگزیده اوصیا ، و آفتاب پرهیزگاران ، و مهتاب خلفا ، و بندگان [ خدای ]رحمان ، و شریکان قرآن ، و راه ایمان ، و معادن حقایق ، و شفیعان آفریدگان هستید ! گواهی می دهم که شما ، باب های خدا ، و کلیدهای رحمتش ، و گشاینده آمرزشش ، و ابرهای رضایتش ، و چراغ های بهشتش ، و حاملان قرآنش ، و خزانه داران علمش ، و رازدارانش ، و محلّ فرود وحی ، و امانت های نبوّت ، و ودیعه های رسالتش هستید . شما ، امینان خدا و دوستان او ، و بندگان و برگزیدگان او ، و یاوران توحید او ، و رُکن های بزرگداشت او ، و دعوتگران به دین او ، و نگهبانان خلقش ، و حافظان شریعتش هستید . ستایش فرشتگان [ از خدا ] ، بر اخلاص و خشوع شما پیشی نمی گیرد و هیچ نیایشگرِ خاضعی به پای شما نمی رسد . کِی چنین شود ، در حالی که شما ، دل هایی دارید که خداوند ، تمرین دادن آنها را با بیم و امید خود ، به عهده گرفته است و آن را ظرف های سپاس و ستایش خود ، قرار داده و از عارض شدن غفلت ، ایمن داشته و از سرگرمی های جدا کننده [ از عبادت و ذکر ] ، صافشان کرده است . آسمانیان ، با محبّت شما ، و بیزاری از دشمنانتان ، و گریه پی در پی بر مصیبت شما ، و آمرزش خواستن برای پیروان و دوستداران شما ، [ به خدا ]تقرّب می جویند . من ، خدای آفریننده ام و فرشتگان و پیامبرانش را گواه می گیرم ، و نیز شما را ای سرپرستان من ، که به ولایت شما ، ایمان آورده ام و به امامت شما ، باور دارم و به جانشینی شما [ برای پیامبر صلی الله علیه و آله ] اقرار کرده ام و به منزلت شما شناخت دارم . به عصمت شما ، مؤمن ، در برابر ولایت شما ، خاضع ، و با محبّت شما و بیزاری از دشمنانتان ، تقرّب جوینده به خدا هستم . می دانم که خداوند ، شما را از زشتکاری های آشکار و نهان ، پاکیزه کرد ، و نیز از هر دودلی و پلیدی و پستی و آلودگی . پرچم حق را ارزانیِ شما داشت ؛ پرچمی که هر کس از آن پیش افتد ، خوار ( / گم راه ) می شود و هر کس از آن عقب بمانَد ، می لغزد ، و اطاعت از شما را بر هر [ انسان ] سیاه و سپیدی ، واجب ساخت . و گواهی می دهم که به عهد و پیمان خدایی ای که به گردن داشتید ، و نیز هر چه خداوند در کتابش با شما شرط کرده بود ، وفا کردید و به راه او خواندید و توان خود را برای خشنودی او ، به پایان بردید و مردمان را بر طریق نبوّت و راه های رسالت در آوردید و در آن ، به روش پیامبران و شیوه وصیّان ، راه پیمودید ؛ امّا فرمان شما ، اطاعت نگردید و به [ سخن ] شما ، گوش فرا داده نشد . پس درودهای خدا بر جان ها و پیکرهایتان باد ! سپس بر قبر بیفت و بگو : پدر و مادرم فدایت باد ، ای حجّت خدا ! بی تردید ، از سینه ایمان ، شیر خوردی و با نور اسلام ، تو را از شیر گرفتند و با خُنَکای یقین ، خوراکت دادند و جامه های زربفت عصمت ، بر تو پوشاندند و برگزیده شدی و علم کتاب را به ارث بردی و فصل الخطاب ( سخن نهایی ) را به تو تلقین کردند و با منزلت [امامتِ] تو ، معارف ظاهر قرآن و لایه های پیچیده آن ، روشن گشت و پرچم حق را به تو سپردند و هدایت مردم را بر دوش تو نهادند و عهد امامت را بر گردنت انداختند و حفظ شریعت را بر تو لازم ساختند . گواهی می دهم ای مولای من که تو ، به شرط های وصیّت ، وفا نمودی و اطاعت واجبی را که بر تو لازم بود ، ادا کردی و به امور امامت ، قیام کردی و در شکیب و کوشش ، خیرخواهی برای بندگان ، فرو خوردن خشم و گذشت از مردمان ، پا در جای پای پیامبر نهادی . عزمت را بر عدالت ورزی در میان مردم و انصاف در داوری ، جزم کردی و حجّت ها را با دلیل هایی راستین و شاهدهایی گویا ، بر امّت ، تأکید کردی و با حکمت رسا و اندرز ، به سوی خدا خواندی . امّا تو را از راست کردن کژی ، پُر کردن شکاف ، اصلاح تباهی ، شکست دادن مخالف احیای سنّت ها ، و میراندن بدعت ها ، باز داشتند تا آن که با شهادت ، از دنیا رفتی و ستوده ، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را دیدار کردی . درودهای خداوند ، بر تو باد ؛ درودهایی پی در پی و فزونی یابنده ! سپس به نزد پاها[ ی امام علیه السلام ] برو و بگو : ای سَروران من ! ای خاندان پیامبر خدا ! من با شما به خدای بزرگ و والا ، تقرّب می جویم ، با مخالفت با کسانی که به شما خیانت کردند و بیعت با شما را شکستند و ولایت شما را انکار کردند و منزلت شما را نشناختند و ریسمان طاعت شما را [ از گردن خود] گشودند و رشته محبّت شما را رها نمودند و با دوری کردن و روی گرداندن از شما ، به فرعون های خود ، تقرّب جستند و شما را از بر پا ساختن حدود الهی ، و ریشه کنیِ انکار ، و دو دستگی و پراکندگی ، و پُر کردن شکاف ، و راست کردن کژی ، و جاری کردن احکام ، و پاکسازی اسلام [ از بدعت ها ] ، و از میان بُردن گناه ها ، باز داشتند . غبار جنگ و فتنه را بر ضدّ شما برانگیختند و شمشیرهای کینه را به سوی شما ، نشانه رفتند و پرده حرمت شما را دریدند و با خُمس [ غنائم ] که از آنِ شما بود ، شراب خریدند و زکات متعلّق به بینوایان را به پای دلقکان و لودگان ریختند . این ، از آن رو بود که فاسقان اغواگر و حسودان طغیانگر ، همان پیمان شکنان خیانتکار خلافکار مکّار ، راه را بر ایشان گشودند ؛ آنان که دل هایی بدبو از لجنزار شرک و پیکرهایی آلوده به پلیدیِ کفر داشتند ، به نفاق سر کشیدند و به رشته های اختلاف ، در آویختند ... . ایمان و اسلام را خوار داشتند و کعبه را ویران کردند و در روز حَرّه ، (1) به هجرتگاه پیامبر صلی الله علیه و آله (مدینه) تاختند و دختران مهاجر و انصار را برای آزار و زشتکاری ، بیرون کشیدند و جامه ننگ و رسوایی بر آنان پوشاندند و به شبهه داران [ بی ایمان ] ، کشتن خاندان مصطفی و هلاکت نسل او ، ریشه کن کردن وی ، اسیر کردن خانواده اش ، کشتن یاورانش ، شکستن منبرش ، دگرگون کردن افتخاراتش ، پنهان کردن دینش و پاک کردن یاد [و نامِ] او را اجازه دادند . ای سرپرستان من ! کاش [ محمّد ] مصطفی می دید که چه سان ، تیرهای این امّت ، در جگرهایتان فرو رفته و نیزه هایشان ، از خون گلویتان ، سیراب شده و شمشیرهایشان ، به خون شما آغشته است و چگونه حرام زادگان ، کینه فسق خود را از پارسایی شما ، و غیظ کفرشان را از ایمان شما ، [ با کشتنتان ] تسلّی می دهند (می خوابانند) . شما ، یا [ مانند علی علیه السلام ]در محراب افتاده ای هستید که شمشیر ، کاسه سرش را شکافت ، یا [ مانند حسن علیه السلام ] شهیدی هستید که در همان بالای تابوت ، کفنش را با تیر ، پاره پاره کردند و یا [ مانند حسین علیه السلام ، ] کُشته در بیابان بی آب و علفید که سرش را بالای نیزه ها کردند ، یا کسی [ مانند امام کاظم علیه السلام ] که در زندان ، به بندش کشیدند و غُل و زنجیر آهنین ، اندام او را خراشید و یا کسی [ مانند رضا علیه السلام ]که با نوشاندن سَم ، روده هایش را از هم گسستند . جمع شما ، در هر سو، پراکنده اند و بردگان و برده زادگان ، آنان را از میان می برند . ای سَروران من ! محنت ، جز آن است که به شما رسیده ؟! و مصیبت ، جز آن است که شما را فرا گرفته ؟! و فاجعه ، جز آن است که ویژه شما گشته ؟! و سختی روزگار ، جز آن است که بر شما در آمده ؟! درودها و رحمت و برکات خدا ، بر شما و جان ها و پیکرهایتان باد ! سپس آن را ببوس و بگو : پدر و مادرم فدایتان باد ، ای خاندان مصطفی ! کاری از ما بر نمی آید ، جز آن که به گِرد مرقدهای شما بگَردیم و در آن جا ، بر این مصیبت های بزرگی که بر شما فرود آمده ، و بلاهای سنگینی که شما را فرا گرفته است ، به ارواح شما تسلیت بگوییم ؛ مصائب و بلایایی که دل های پیروانتان را به درد آورده و جگرشان را سوخته و بذر غم را در سینه هایشان ، افشانده است . ما خدا را گواه می گیریم که به دل و درون ، شریک اولیا و یاوران پیشین شما در ریختن خون پیمان شکنان ، ستم پیشگان و تندروهای بیرون رونده از دین ، (2) و [نیز ریختن خونِ] قاتلان ابا عبد اللّه ، سَرور جوانان بهشتی ، در کربلا هستیم و بر از دست دادن موقعیت ها و فرصت های یاریِ شما ، افسوس می خوریم . خداوند ، سرپرست من است و سلام مرا به شما می رسانَد . سپس ، قبر را میان خود و قبله قرار بده و بگو : ای خدای توانا که عالَم ، هستی و خلقتش را از قدرت تو یافت و زیر سایه شُکوه تو پدید آمد و گواهان صنع تو در آن ، به یکتایی و بی انبازی تو ، لب به سخن گشودند و تو را هستی بخش و پدید آورنده و خالق ، خواندند . هستی را بدیعانه ، نه از چیزی و یا بر چیزی و یا در چیزی ، و نه از سرِ وحشتِ تنهاییِ در آمده بر تو ، آفریدی ، هنگامی که نه غیر تو بود ، و نه نیاز به آفرینش ، و نه یاری خواستن از آنچه پس از آن می آفرینی ؛ بلکه تو ، آنها را پدید آوردی تا راه نما به تو باشند و این که تو ، جدا از خِلقتی . عاقل منصف ، توان انکار تو را ندارد ، و آن که به شناختِ درستْ نام بُردار است ، نمی تواند تو را نادیده بگیرد . به شرافت اخلاص در توحیدت و حُرمت چنگ زدن به کتابت و اهل بیت پیامبرت ، از تو می خواهم که بر آدم ، نخستین مخلوق [ انسانی ات ] و اوّلین حجّتت و زبان گویای قدرتت و جانشین تو در گستره زمینت ، و نیز بر محمّد ، برگزیده برگزیدگانت و جستجوگر از معرفتت و غوّاص امین رازهای درونت ، درود فرستی ، به خاطر آنچه از نعمت با یاری ات به او سپردی ، و نیز بر پیامبران و مکرّمان و وصیّان و صدّیقانی که میان آن دو بوده اند ، و [ این که ]مرا به این امامم ببخشی. و گونه ات را بر روی قبر بگذار و بگو : خدایا ! به جایگاه این سَرور سَروری یافته از طاعت تو و به منزلتش نزد تو ، مرا دچار مرگِ ناگهانی مکن و از توبه ، محرومم مدار و پارسایی از حرام های دینی و دنیایی ات را روزی ام کن و به جای این سرا ، مرا به آخرت ، مشغول دار و مرا به آنچه دوست می داری و می پسندی ، موفّقم بدار و مرا از پیروی هوا و هوس و فریفته شدن به باطل ها و آرزوهای دور و دراز ، دور بدار . خدایا ! سخنم را استوار ، کارم را درست ، تعهّد و وعده ام را همراه صدق و وفا ، و عهد و پیمانم را با حفظ و ذکر ، قرین ساز و نیکی و احسان را شیوه و خوی من ، قرار ده و سلامت را شامل حال من ، و عافیت را فرا گیر و در بر گیرنده من ، قرار ده و لطف خِلقت و یاری ات را به سوی من بچرخان و حُسن توفیق و آسانی ات را بر من ، افزون بگردان ، و مرا پروردگارا خوش بخت بگردان و شهید بمیران و برای مرگ و پس از آن ، پاکیزه ام کن . خدایا ! صحّت و نور را در گوش و دیده من ، بی نیازی همیشگی و خیر را در دو سوی من ، هدایت و بصیرت را در دین و مذهبم ، و ترازوی حساب را همیشه در پیش چشم من ، تذکّر و اندرز را جامه زیر و روی من ، و فکر و عبرت گرفتن را پایه و ستون من ، قرار ده و یقین را در دلم جای ده و آن را استوارترین چیز در جانم ، قرار ده و آن را بر اندیشه و عزمم ، چیره ساز . راه نمایی ات را در کارم و تسلیم در برابر امرت را [ مایه ] آرامش و تکیه گاه من ، و خشنودی به قضا و قَدَرت را بالاترین و نهایی ترین عزم من و دورترین همّت و هدف من ، قرار ده تا آن که در دینم ، از هیچ کس ، واهمه ای نداشته باشم و با آن ، جز آخرتم را نجویم و از آن ، مدح و ستایشم را نطلبم . بهترینِ سرانجام ها را سرانجام من ، و بهترین سرنوشت ها را سرنوشت من ، و بهترین زندگی را زندگی من ، و بهترین هدایت را هدایت من ، و بهترین نصیب ها را نصیب من ، و کامل ترین قسمت ها را قسمت و سهم من ، قرار ده ، و تو پروردگارا سرپرست من در برابر هر بدی ، و راه نما و رهبر من به سوی هر خوبی ، و پشتیبان و مانع من در برابر هر سرکش و حسود باش . خدایا ! عِدّه و عصمت و اعتماد و توفیق و نیرو و توانم ، از توست . زندگی و مرگم برای توست . سکون و حرکتم به دست توست . چنگ زدن و اتّصالم ، به رشته محکم توست . اعتماد و توکّلم در همه امور ، بر توست ، و نیز رهایی و نجاتم از عذاب دوزخ و سَقَر [در عمق دوزخ] . جایگاه و بازگشتگاه من ، در سرای امن و کرامت توست و رستگاری و گشایشم، به دست سَروران و سرپرستانم ، خاندان مصطفی صلی الله علیه و آله ، است . خدایا ! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و مردان و زنان باایمان و مسلمان را بیامرز ، و مرا و پدر و مادرم و فرزندانشان و خانواده و همسایگانم ، و نیز تمام نیاکان مؤمنم ، زن و مردشان را بیامرز ، که تو لطفی بزرگ داری .

.

1- .روز حَرّه ، روزی است که سپاه یزید بر مدینه ، غلبه کرد و به قتل وغارت مردم و بسیاری از مهاجران و انصار ، دست زد و فرمانده سپاه به دستور یزید ، اموال و زنان مدینه را سه روز برای سربازان خود ، مباح (مُجاز) کرد . این واقعه ، در ذی حجّه سال 63 هجری رُخ داد . ر . ک : ج 9 ص 16 (بخش دهم / درآمد / قیام مردم مدینه «واقعه حرّه»).
2- .مقصود از «پیمان شکنان» ، اصحاب جَمَل ، مقصود از «ستم پیشگان» معاویه و طرفدارانش در صفّین و مقصود از«تندروهای بیرون رونده از دین» ، خوارج نهروان هستند .






8 / 7الزِّیارَهُ السّابِعَهُمصباح الزائر:الزِّیارَهُ الثّالِثَهُ مَروِیَّهٌ عَن أبِی الحَسَنِ الثّالِثِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ، تَستَأذِنُ بِما قَدَّمناهُ (1) فی زِیارَهِ صاحِبِ الأَمرِ علیه السلام ، ثُمَّ تَدخُلُ مُقَدِّما رِجلَکَ الیُمنی عَلَی الیُسری وتَقولُ: بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ، وعَلی مِلَّهِ رَسولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ، أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ ورَسولُهُ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ وسَلَّمَ تَسلیما . ثُمَّ تَستَقبِلُ الضَّریحَ بِوَجهِکَ وتَجعَلُ القِبلَهَ خَلفَکَ وتُکَبِّرُ اللّهَ مِئَهَ تَکبیرَهٍ وتَقولُ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ، أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ ، وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ ، کَما شَهِدَ اللّهُ لِنَفسِهِ، وشَهِدَت لَهُ مَلائِکَتُهُ واُولُو العِلمِ مِن خَلقِهِ، لا إلهَ إلّا هُوَ العَزیزُ الحَکیمُ ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ المُنتَجَبُ، ورَسولُهُ المُرتَضی، أرسَلَهُ بِالهُدی ودینِ الحَقِّ، لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ ولَو کَرِهَ المُشرِکونَ. اللّهُمَّ اجعَل أفضَلَ صَلَواتِکَ وأکمَلَها، وأنمی بَرَکاتِکَ وأعَمَّها ، وأزکی تَحِیّاتِکَ وأتَمَّها، عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ عَبدِکَ ورَسولِکَ، ونَبِیِّکَ ونَجِیِّکَ ، ووَلِیِّکَ ورَضِیِّکَ وصَفِیِّکَ ، وخِیَرَتِکَ وخاصَّتِکَ وخالِصَتِکَ ، وأمینِکَ الشّاهِدِ لَکَ، وَالدّالِّ عَلَیکَ، وَالصّادِعِ بِأَمرِکَ (2) ، وَالنّاصِحِ لَکَ، وَالمُجاهِدِ فی سَبیلِکَ، وَالذّابِّ عَن دینِکَ، وَالمُوضِّحِ لِبَراهینِکَ، وَالمَهدِیِّ إلی طاعَتِکَ، وَالمُرشِدِ إلی مَرضاتِکَ، وَالواعی لِوَحیِکَ، وَالحافِظِ لِعَهدِکَ، وَالماضی عَلی إنفاذِ أمرِکَ، المُؤَیَّدِ بِالنّورِ المُضیءِ وَالمُسَدَّدِ بِالأَمرِ المَرضِیِّ ، المَعصومِ مِن کُلِّ خَطَاء وزَلَلٍ ، المُنَزَّهِ مِن کُلِّ دَنَسٍ وخَطَلٍ، وَالمَبعوثِ بِخَیرِ الأَدیانِ وَالمِلَلِ، مُقَوِّمِ المَیلِ وَالعِوَجِ، ومُقیمِ البَیِّناتِ وَالحُجَجِ، المَخصوصِ بِظُهورِ الفَلجِ (3) ، وإیضاحِ المَنهَجِ، المُظهِرِ مِن تَوحیدِکَ مَا استَتَرَ، وَالمُحیی مِن عِبادَتِکَ ما دَثَرَ، وَالخاتِمِ لِما سَبَقَ، وَالفاتِحِ لِمَا انغَلَقَ، المُجتَبی مِن خَلائِقِکَ، وَالمُعتامِ (4) لِکَشفِ حَقائِقِکَ ، وَالمُوَضَّحَهِ بِهِ أشراطُ الهُدی، وَالمَجلُوِّ بِهِ غَربیبُ (5) العَمی. دافِعِ جَیشاتِ (6) الأَباطیلِ، ودامِغِ صَولاتِ الأَضالیلِ، المُختارِ مِن طینَهِ الکَرَمِ، وسُلالَهِ المَجدِ الأَقدَمِ، ومَغرِسِ الفَخارِ المُعرِقِ، وفَرعِ العُلَا المُثمِرِ المورِقِ، المُنتَجَبِ مِن شَجَرَهِ الأَصفِیاءِ، ومِشکاهِ الضِّیاءِ، وذُؤابَهِ (7) العَلیاءِ ، وسُرَّهِ البَطحاءِ (8) ، بَعیثِکَ بِالحَقِّ ، وبُرهانِکَ عَلی جَمیعِ الخَلقِ، خاتَمِ أنبِیائِکَ، وحُجَّتِکَ البالِغَهِ فی أرضِکَ وسَمائِکَ. اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیهِ صَلاهً یَنغَمِرُ فی جَنبِ انتِفاعِهِ بِها قَدرُ الاِنتِفاعِ، ویَحوزُ مِن بَرَکَهِ التَّعَلُّقِ بِسَبَبِها ما یَفوقُ قَدرَ المُتَعَلِّقینَ بِسَبَبِهِ، وزِدهُ بَعدَ ذلِکَ مِنَ الإِکرامِ وَالإِجلالِ ما یَتَقاصَرُ عَنهُ فَسیحُ الآمالِ، حَتّی یَعلُوَ مِن کَرَمِکَ عَلی مَحالِّ المَراتِبِ، ویَرقی مِن نِعَمِکَ أسنی مَنازِلِ المَواهِبِ، وخُذ لَهُ اللّهُمَّ بِحَقِّهِ وواجِبِهِ مِن ظالِمیهِ وظالِمِی الصَّفوَهِ مِن أقارِبِهِ. اللّهُمَّ وصَلِّ عَلی وَلِیِّکَ، ودَیّانِ دینِکَ، وَالقائِمِ بِالقِسطِ مِن بَعدِ نَبِیِّکَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ، أمیرِ المُؤمِنینَ، وإمامِ المُتَّقینَ، وسَیِّدِ الوَصِیّینَ، ویَعسوبِ (9) الدّینِ، وقائِدِ الغُرِّ المُحَجَّلینَ، قِبلَهِ العارِفینَ، وعَلَمِ المُهتَدینَ، وعُروَتِکَ الوُثقی، وحَبلِکَ المَتینِ، وخَلیفَهِ رَسولِکَ عَلَی النّاسِ أجمَعینَ، ووَصِیِّهِ فِی الدُّنیا وَالدّینِ. الصِّدّیقِ الأَکبَرِ فِی الأَنامِ، وَالفاروقِ الأَزهَرِ بَینَ الحَلالِ وَالحَرامِ، ناصِرِ الإِسلامِ ومُکَسِّرِ الأَصنامِ، مُعِزِّ الدّینِ وحامیهِ، وواقِی الرَّسولِ وکافیهِ ، المَخصوصِ بِمُؤاخاتِهِ یَومَ الإِخاءِ، ومَن هُوَ مِنهُ بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی، خامِسِ أصحابِ الکِساءِ، وبَعلِ سَیِّدَهِ النِّساءِ، المُؤثِرِ بِالقوتِ بَعدَ ضُرِّ الطَّوی (10) ، وَالمَشکورِ سَعیُهُ فی «هَلْ أَتَی» ، مِصباحِ الهُدی، ومَأوی التُّقی، ومَحَلِّ الحِجا (11) ، وطَودِ (12) النُّهی، الدّاعی إلَی المَحَجَّهِ العُظمی، وَالظّاعِنِ (13) إلَی الغایَهِ القُصوی، وَالسّامی إلَی المَجدِ وَالعُلی، وَالعالِمِ بِالتَّأویلِ وَالذِّکری، الَّذی أخدَمتَهُ خَواصَّ مَلائِکَتِکَ بِالطّاسِ وَالمِندیلِ حَتّی تَوَضَّأَ ، ورَدَدتَ عَلَیهِ الشَّمسَ بَعدَ دُنُوِّ غُروبِها حَتّی أدّی فی أوَّلِ الوَقتِ لَکَ فَرضاً، وأطعَمتَهُ مِن طَعامِ أهلِ الجَنَّهِ حینَ مَنَحَ المِقدادَ قَرضاً، وباهَیتَ بِهِ خَواصَّ مَلائِکَتِکَ إذ شَری نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِکَ لِتَرضی، وجَعَلتَ وِلایَتَهُ إحدی فَرائِضِکَ ، فَالشَّقِیُّ مَن أقَرَّ بِبَعضٍ وأنکَرَ بَعضاً . عُنصُرُ الأَبرارِ، ومَعدِنُ الفَخارِ، وقَسیمُ الجَنَّهِ وَالنّارِ . صاحِبُ الأَعرافِ، وأبُو الأَئِمَّهِ الأَشرافِ . المَظلومُ المُغتَصَبُ ، وَالصّابِرُ المُحتَسِبُ . المَوتورُ (14) فی نَفسِهِ وعِترَتِهِ، وَالمَقصودُ فی رَهطِهِ (15) وأعِزَّتِهِ، صَلاهً لَا انقِطاعَ لِمَزیدِها، ولَا اتِّضاعَ لِمَشیدِها . اللّهُمَّ ألبِسهُ حُلَلَ الإِنعامِ، وتَوِّجهُ تاجَ الإِکرامِ، وَارفَعهُ إلی أعلی مَرتَبَهٍ ومَقامٍ، حَتّی یَلحَقَ نَبِیَّکَ عَلَیهِ وآلِهِ السَّلامُ، وَاحکُم لَهُ اللّهُمَّ عَلی ظالِمیهِ، إنَّکَ العَدلُ فیما تَقضیهِ. اللّهُمَّ وصَلِّ عَلَی الطّاهِرَهِ البَتولِ، الزَّهراءِ ابنَهِ الرَّسولِ، اُمِّ الأَئِمَّهِ الهادینَ، وسَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ، وارِثَهِ خَیرِ الأَنبِیاءِ، وقَرینَهِ خَیرِ الأَوصِیاءِ ، القادِمَهِ عَلَیکَ مُتَأَلِّمَهً مِن مُصابِها بِأَبیها، مُتَظَلِّمَهً مِمّا حَلَّ بِها مِن غاصِبیها، ساخِطَهً عَلی اُمَّهٍ لَم تَرعَ حَقَّکَ فی نُصرَتِها، بِدَلیلِ دَفنِها لَیلاً فی حُفرَتِهَا، المُغتَصَبَهِ حَقُّها ، وَالمُغَصَّصَهِ بِریقِها، صَلاهً لا غایَهَ لِأَمَدِها، ولا نِهایَهَ لِمَدَدِها، ولَا انقِضاءَ لِعَدَدِها. اللّهُمَّ فَتَکَفَّل لَها عَن مَکانِ (16) دارِ الفَناءِ فی دارِ البَقاءِ بِأَنفَسِ الأَعواضِ ، وأنِلها مِمَّن عانَدَها نِهایَهَ الآمالِ وغایَهَ الأَغراضِ، حَتّی لا یَبقی لَها وَلِیٌّ ساخِطٌ لِسَخَطِها إلاّ وهُوَ راضٍ، إنَّکَ أعَزُّ مَن أجابَ المَظلومینَ، وأعدَلُ قاضٍ، اللّهُمَّ ألحِقها فِی الإِکرامِ بِبَعلِها وأبیها، وخُذ لَهَا الحَقَّ مِن ظالِمیها. اللّهُمَّ وصَلِّ عَلَی الأَئِمَّهِ الرّاشِدینَ، وَالقادَهِ الهادینَ، وَالسّادَهِ المَعصومینَ الأَتقِیاءِ الأَبرارِ، مَأوَی السَّکینَهِ وَالوَقارِ، خُزّانِ العِلِم، ومُنتَهَی الحِلمِ وَالفَخارِ ، وساسَهِ العِبادِ، وأرکانِ البِلادِ، وأدِلَّهِ الرَّشادِ، الأَلِبّاءِ (17) الأَمجادِ، العُلَماءِ بِشَرعِکَ الزُّهّادِ، مَصابیحِ الظُّلَمِ ، ویَنابیعِ الحِکَمِ، وأولِیاءِ النِّعَمِ، وعِصَمِ الاُمَمِ، قُرَناءِ التَّنزیلِ وآیاتِهِ، واُمَناءِ التَّأویلِ ووُلاتِهِ، وتَراجِمَهِ الوَحیِ ودَلالاتِهِ، أئِمَّهِ الهُدی ، ومَنارِ الدُّجی، وأعلامِ التُّقی، وکُهوفِ الوَری (18) ، وحَفَظَهِ الإِسلامِ، وحُجَجِکَ عَلی جَمیعِ الأَنامِ ، الحَسَنِ وَالحُسَینِ، سَیِّدَی شَبابِ أهلِ الجَنَّهِ، وسِبطَی نَبِیِّ الرَّحمَهِ ، وعَلِیِّ بنِ الحُسَینِ السَّجّادِ زَینِ العابِدینَ، ومُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ باقِرِ عِلمِ الدّینِ، وجَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ الأَمینِ، وموسَی بنِ جَعفَرٍ الکاظِمِ الحَلیمِ، وعَلِیِّ بنِ موسَی الرِّضا الوَفِیِّ ، ومُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ البَرِّ التَّقِیِّ ، وعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ المُنتَجَبِ الزَّکِیِّ ، وَالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الهادِی الرَّضِیِّ ، وَالحُجَّهِ بنِ الحَسَنِ صاحِبِ العَصرِ وَالزَّمَنِ ، وَصِیِّ الأَوصِیاءِ وبَقِیَّهِ الأَنبِیاءِ، المُستَتِرِ عَن خَلقِکَ، وَالمُؤَمَّلِ لِاءِظهارِ حَقِّکَ ، المَهدِیِّ المُنتَظَرِ، وَالقائِمِ الَّذی بِهِ تَنتَصِرُ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیهِم أجمَعینَ، صَلاهً باقِیَهً فِی العالَمینَ، تُبلِغُهُم (19) بِها أفضَلَ مَحَلِّ المُکَرَّمینَ، اللّهُمَّ ألحِقهُم فِی الإِکرامِ بِجَدِّهِم وأبیهِم، وخُذ لَهُمُ الحَقَّ مِن ظالِمیهِم. أشهَدُ یا مَولایَ أنَّکُمُ المُطیعونَ للّهِِ، القَوّامونَ بِأَمرِهِ، العامِلونَ بِإِرادَتِهِ، الفائِزونَ بِکَرامَتِهِ، اصطَفاکُم بِعِلمِهِ، وَاجتَباکُم لِغَیبِهِ، وَاختارَکُم لِسِرِّهِ، وأعَزَّکُم بِهُداهُ، وخَصَّکُم بِبَراهینِهِ، وأیَّدَکُم بِروحِهِ، ورَضِیَکُم خُلَفاءَ فی أرضِهِ ، ودُعاهً إلی حَقِّهِ، وشُهَداءَ عَلی خَلقِهِ، وأنصارا لِدینِهِ، وحُجَجا عَلی بَرِیَّتِهِ، وتَراجِمَهً لِوَحیِهِ، وخَزَنَهً لِعِلمِهِ، ومُستَودَعا لِحِکمَتِهِ، عَصَمَکُمُ اللّهُ مِنَ الذُّنوبِ ، وبَرَّأَکُم مِنَ العُیوبِ، وَائتَمَنَکُم عَلَی الغُیوبِ. زُرتُکُم یا مَوالِیَّ عارِفا بِحَقِّکُم ، مُستَبصِرا بِشَأنِکُم، مُهتَدِیا بِهُداکُم، مُقتَفِیا لِأَثَرِکُم، مُتَّبِعا لِسُنَّتِکُم، مُتَمَسِّکا بِوِلایَتِکُم، مُعتَصِما بِحَبلِکُم، مُطیعا لِأَمرِکُم ، مُوالِیاً لِأَولِیائِکُم، مُعادِیا لِأَعدائِکُم، عالِما بِأَنَّ الحَقَّ فیکُم ومَعَکُم، مُتَوَسِّلاً إلَی اللّهِ بِکُم ، مُستَشفِعا إلَیهِ بِجاهِکُم، وحَقٌّ عَلَیهِ أن لا یُخَیِّبَ سائِلَهُ الرّاجِیَ ما عِندَهُ لِزُوّارِکُمُ المُطیعینَ لَکُم . اللّهُمَّ فَکَما وَفَّقتَنی لِلإِیمانِ بِنَبِیِّکَ ، وَالتَّصدیقِ لِدَعوَتِهِ، ومَنَنتَ عَلَیَّ بِطاعَتِهِ وَاتِّباعِ مِلَّتِهِ، وهَدَیتَنی إلی مَعرِفَتِهِ، ومَعرِفَهِ الأَئِمَّهِ مِن ذُرِّیَّتِهِ، وأکمَلتَ بِمَعرِفَتِهِمُ الإِیمانَ، وقَبِلتَ بِوِلایَتِهِم وطاعَتِهِمُ الأَعمالَ، وَاستَعبَدتَ بِالصَّلاهِ عَلَیهِم عِبادَکَ، وجَعَلتَهُم مِفتاحا لِلدُّعاءِ، وسَبَبا لِلإِجابَهِ، فَصَلِّ عَلَیهِم أجمَعینَ، وَاجعَلنی بِهِم عِندَکَ وَجیها فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ ومِنَ المُقَرَّبینَ . اللّهُمَّ اجعَل ذُنوبَنا بِهِم مَغفورَهً، وعُیوبَنا مَستورَهً، وفَرائِضَنا مَشکورَهً ، ونَوافِلَنا مَبرورَهً، وقُلوبَنا بِذِکرِکَ مَعمورَهً، وأنفُسَنا بِطاعَتِکَ مَسرورَهً، وجَوارِحَنا عَلی خِدمَتِکَ مَقهورَهً، وأسماءَنا فی خَواصِّکَ مَشهورَهً، وأرزاقَنا مِن لَدُنکَ مَدرورَهً ، وحَوائِجَنا لَدَیکَ مَیسورَهً ، بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ. اللّهُمَّ أنجِز لَهُم وَعدَکَ، وطَهِّر بِسَیفِ قائِمِهِم أرضَکَ، وأقِم بِهِ حُدودَکَ المُعَطَّلَهَ، وأحکامَکَ المُهمَلَهَ وَالمُبَدَّلَهَ ، وأحیِ بِهِ القُلوبَ المَیِّتَهَ، وَاجمَع بِهِ الأَهواءَ المُتَفَرِّقَهَ، وَاجلِ بِهِ صَدَی الجَورِ عَن طَریقَتِکَ، حَتّی یَظهَرَ الحَقُّ عَلی یَدَیهِ فی أحسَنِ صورَتِهِ، ویَهلِکَ الباطِلُ وأهلُهُ بِنورِ دَولَتِهِ، ولا یَستَخفِیَ بِشَیءٍ مِنَ الحَقِّ مَخافَهَ أحَدٍ مِنَ الخَلقِ. اللّهُمَّ عَجِّل فَرَجَهُم، وأظهِر فَلْجَهُم (20) ، وَاسلُک بِنا مَنهَجَهُم، وأمِتنا عَلی وِلایَتِهِم، وَاحشُرنا فی زُمرَتِهِم وتَحتَ لِوائِهِم وأورِدنا حَوضَهُم، وَاسقِنا بِکَأسِهِم، ولا تُفَرِّق بَینَنا وبَینَهُم، ولا تَحرِمنا شَفاعَتَهُم، حَتّی نَظفَرَ بِعَفوِکَ وغُفرانِکَ، ونَصیرَ إلی رَحمَتِکَ ورِضوانِکَ، إلهَ الحَقِّ رَبَّ العالَمینَ، یا قَریبَ الرَّحمَهِ مِنَ المُؤمِنینَ، ونَحنُ أولِیاؤُکَ حَقّا لَا ارتِیابا، یا مَن إذا أوحَشَنَا التَّعَرُّضُ لِغَضَبِهِ آنَسَنا حُسنُ الظَّنِّ بِهِ ، فَنَحنُ واثِقونَ بَینَ رَغبَهٍ ورَهبَهٍ ارتِقابا ، قَد أقبَلنا لِعَفوِکَ ومَغفِرَتِکَ طُلّابا ، فَأَذلَلنا لِقُدرَتِکَ وعِزَّتِکَ رِقابا، وصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ الطّاهِرینَ، وَاجعَل دُعاءَنا بِهِم مُستَجابا ، ووَلاءَنا لَهُم مِنَ النّارِ حِجابا . اللّهُمَّ بَصِّرنا قَصدَ السَّبیلِ لِنَعتَمِدَهُ، ومَورِدَ الرُّشدِ لِنَرِدَهُ، وبَدِّل خَطایانا صَوابا ، ولا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدَیتَنا، وهَب لَنا مِن لَدُنکَ رَحمَهً یا مَن تَسَمّی مِن جودِهِ وکَرَمِهِ وَهّابا ، وآتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَهً وفِی الآخِرَهِ حَسَنَهً، وقِنا عَذابَ النّارِ إن حَقَّت عَلَینَا اکتِسابا ، بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . (21) ثُمَّ تُصَلّی صَلاهَ الزِّیارَهِ ، ثُمَّ تَعودُ وتَقِفُ عَلَی الضَّریحِ وتَقولُ : یا وَلِیَّ اللّهِ ، إنَّ بَینی وبَینَ اللّهِ عز و جل ذُنوبا لا یَأتی عَلَیها إلّا رِضاهُ ، فَبِحَقِّ مَنِ ائتَمَنَکَ عَلی سِرِّهِ ، وَاستَرعاکَ أمرَ خَلقِهِ ، وقَرَنَ طاعَتَکَ بِطاعَتِهِ ، ومُوالاتَکَ بِمُوالاتِهِ ، تَوَلَّ صَلاحَ حالی مَعَ اللّهِ عز و جل ، وَاجعَل حَظّی مِن زِیارَتِکَ تَخلیطی بِخالِصی زُوّارِکَ ، الَّذینَ تَسأَلُ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ فی عِتقِ رِقابِهِم ، وتَرغَبُ إلَیهِ فی حُسنِ ثَوابِهِم ، وها أنَا ذَا الیَومَ بِقَبرِکَ لائِذٌ ، وبِحُسنِ دِفاعِکَ عَنّی عائِذٌ ، فَتَلافَنی یا مَولایَ وأدرِکنی ، وَاسأَلِ اللّهَ عز و جلفی أمری ، فَإِنَّ لَکَ عِندَ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ مَقاما کَریما ، صَلَّی اللّهُ عَلَیکَ وسَلَّمَ تَسلیما . ثُمَّ قَبِّلِ الضَّریحَ وتَوَجَّه إلَی القِبلَهِ وَارفَع یَدَیکَ وقُل : اللّهُمَّ إنَّکَ لَمّا فَرَضتَ عَلَیَّ طاعَتَهُ ، وأکرَمتَنی بِمُوالاتِهِ ، عَلِمتُ أنَّ ذلِکَ لِجَلیلِ مَرتَبَتِهِ عِندَکَ ، ونَفیسِ حَظِّهِ لَدَیکَ ، ولِقُربِ مَنزِلَتِهِ مِنکَ ، فَلِذلِکَ لُذتُ بِقَبرِهِ ، لِواذَ مَن یَعلَمُ أنَّکَ لا تَرُدُّ لَهُ شَفاعَهً ، فَبِقَدیمِ عِلمِکَ فیهِ ، وحُسنِ رِضاکَ عَنهُ ، ارضَ عَنّی وعَن والِدَیَّ ، ولا تَجعَل لِلنّارِ عَلَیَّ سَبیلاً ولا سُلطانا ، بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . ثُمَّ تَتَحَوَّلُ مِن مَوضِعِکَ وقِف وَراءَ القَبرِ ، وَاجعَلهُ بَینَ یَدَیکَ ، وَارفَع یَدَیکَ وقُل : اللّهُمَّ لَو وَجَدتُ شَفیعا أقرَبَ إلَیکَ مِن مُحَمَّدٍ وأهلِ بَیتِهِ الأَخیارِ ، الأَتقِیاءِ الأَبرارِ ، عَلَیهِ وعَلَیهِمُ السَّلامُ ، لَاستَشفَعتُ بِهِم إلَیکَ ، وهذا قَبرُ وَلِیٍّ مِن أولِیائِکَ ، وسَیِّدٍ مِن أصفِیائِکَ ، ومَن فَرَضتَ عَلَی الخَلقِ طاعَتَهُ ، قَد جَعَلتُهُ بَینَ یَدَیَّ ، أسأَلُکَ یا رَبِّ بِحُرمَتِهِ عِندَکَ ، وبِحَقِّهِ عَلَیکَ ، لَمّا نَظَرتَ إلَیَّ نَظرَهً رَحیمَهً مِن نَظَراتِکَ ، تَلُمُّ بِها شَعَثی ، وتُصلِحُ بِها حالی فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ ، فَإِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ . اللّهُمَّ إنَّ ذُنوبی لَمّا فاتَتِ العَدَدَ ، وجاوَزَتِ الأَمَدَ ، عَلِمتُ أنَّ شَفاعَهَ کُلِّ شافِعٍ دونَ أولِیائِکَ تَقصُرُ عَنها ، فَوَصَلتُ المَسیرَ مِن بَلَدی قاصِدا إلی وَلِیِّکَ بِالبُشری ، ومُتَعَلِّقا مِنهُ بِالعُروَهِ الوُثقی ، وها أنَا یا مَولایَ قَدِ استَشفَعتُ بِهِ إلَیکَ ، وأقسَمتُ بِهِ عَلَیکَ ، فَارحَم غُربَتی ، وَاقبَل تَوبَتی . اللّهُمَّ إنّی لا اُعَوِّلُ عَلی صالِحَهٍ سَلَفَت مِنّی ، ولا أثِقُ بِحَسَنَهٍ تَقومُ بِالحُجَّهِ عَنّی ، ولَو أنّی قَدَّمتُ حَسَناتِ جَمیعِ خَلقِکَ ، ثُمَّ خالَفتُ طاعَهَ أولِیائِکَ ، لَکانَت تِلکَ الحَسَناتُ مُزعِجَهً عَن جِوارِکَ لی ، غَیرَ حائِلَهٍ بَینی وبَینَ نارِکَ ، فَلِذلِکَ عَلِمتُ أنَّ أفضَلَ طاعَتِکَ طاعَهُ أولِیائِکَ . اللّهُمَّ ارحَم تَوَجُّهی بِمَن تَوَجَّهتُ بِهِ إلَیکَ ، فَلَقَد عَلِمتَ أنّی غَیرُ واجِدٍ أعظَمَ مِقدارا مِنهُم ، لِمَکانِهِم مِنکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . اللّهُمَّ إنَّکَ بِالإِنعامِ مَوصوفٌ ، ووَلِیَّکَ بِالشَّفاعَهِ لِمَن أتاهُ مَعروفٌ ، فَإِذا شَفَعَ فِیَّ مُتَفَضِّلاً ، کانَ وَجهُکَ عَلَیَّ مُقبِلاً ، وإذا کانَ وَجهُکَ عَلَیَّ مُقبِلاً أصَبتُ مِنَ الجَنَّهِ مَنزِلاً . اللّهُمَّ فَکَما أتَوَسَّلُ بِهِ إلَیکَ ، أن تَمُنَّ عَلَیَّ بِالرِّضا وَالنِّعَمِ ، اللّهُمَّ أرضِهِ عَنّا ولا تُسخِطهُ عَلَینا ، وَاهدِنا بِهِ ولا تُضِلَّنا فیهِ ، وَاجعَلنا فیهِ عَلَی السَّبیلِ الَّذی تَختارُهُ ، وأضِف طاعَتی إلی خالِصِ نِیَّتی فی تَحِیَّتی یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلی خِیارِ خَلقِکَ مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، کَمَا انتَجَبتَهُم عَلَی العالَمینَ ، وَاختَرتَهُم عَلی عِلمٍ مِنَ الأَوَّلینَ ، اللّهُمَّ وصَلِّ عَلی حُجَّتِکَ ، وصَفوَتِکَ مِن بَرِیَّتِکَ ، التّالی لِنَبِیِّکَ ، القَیِّمِ بِأَمرِکَ ، عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام ، وصَلِّ عَلی فاطِمَهَ الزَّهراءِ سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ ، وصَلِّ عَلَی الحَسَنِ وَالحُسَینِ شَنفَی (22) عَرشِکَ ، ودَلیلَی خَلقِکَ عَلَیکَ ، ودُعاتِهِم إلَیکَ . اللّهُمَّ صَلِّ عَلی عَلِیٍّ ومُحَمَّدٍ وجَعفَرٍ وموسی وعَلِیٍّ ومُحَمَّدٍ وعَلِیٍّ وَالحَسَنِ وَالخَلَفِ الصّالِحِ الباقی ، مَصابیحِ الظِّلامِ ، وحُجَجِکَ عَلی جَمیعِ الأَنامِ ، خَزَنَهِ العِلمِ أن یَعدِمَ ، وحُماهِ الدّینِ أن یَسقِمَ ، صَلاهً یَکونُ الجَزاءُ عَلَیها أتَمَّ رِضوانِکَ ، ونَوامِیَ بَرَکاتِکَ وإحسانِکَ ، اللّهُمَّ العَن أعداءَهُم مِنَ الجِنِّ وَالإِنسِ أجمَعینَ ، وضاعِف عَلَیهِمُ العَذابَ الأَلیمَ . ثُمَّ تَدعو هاهُنا بِدُعاءِ العَهدِ المَأمورِ بِهِ فی حالِ الغَیبَهِ . . . ثُمَّ تَقولُ أیضاً : اللّهُمَّ اجعَل نَفسی مُطمَئِنَّهً بِقَدَرِکَ ، راضِیَهً بِقَضائِکَ ، مولَعَهً بِذِکرِکَ ودُعائِکَ ، مُحِبَّهً لِصَفوَهِ أولِیائِکَ ، مَحبوبَهً فی أرضِکَ وسَمائِکَ ، صابِرَهً عَلی نُزولِ بَلائِکَ ، مُشتاقَهً إلی فَرحَهِ لِقائِکَ ، مُتَزَوِّدَهً التَّقوی لِیَومِ جَزائِکَ ، مُستَنَّهً بِسُنَنِ أولِیائِکَ ، مُفارِقَهً لِأَخلاقِ أعدائِکَ ، مَشغولَهً عَنِ الدُّنیا بِحَمدِکَ وثَنائِکَ . (23)

.

1- .راجع : ص 164 ح 3199 .
2- .صدعت بالحقّ : أظهرته وتکلّمتُ به جهارا ، وصدعت الشیءَ : بیّنهُ وأظهرته (مجمع البحرین : ج 2 ص 1017 «صدع») .
3- .الفَلَجُ : الظَّفَرُ والفَوز (الصحاح : ج 1 ص 335 «فلج») .
4- .اعتامَ الشیءَ یَعتامُه : إذا اختاره ، وعِیمَهُ الشیء : خِیارُه (النهایه : ج 3 ص 331 «عیم») .
5- .الغَرْبِیبُ : الشدید السواد (النهایه : ج 3 ص 352 «غربب») .
6- .فی المصدر: «جیشان»، والتصویب من بحارالأنوار . وجَیشاتُ الأباطیلِ: جمع جَیشه، وهی المرّه من جاش؛ إذا ارتَفَعَ (تاج العروس: ج 9 ص 78 «جیش»).
7- .ذؤابَه الجَبَل : أعلاه ، ثمّ استُعیر للعِزّ والشرَف والمرتبه (النهایه : ج 2 ص 151 «ذأب») .
8- .سُرَّه البَطحاء : أی أشرف من نشأ ببطحاء مکّه ؛ فإنّ السرّه فی وسط الإنسان ، وخیر الاُمور أوسطُها (بحار الأنوار : ج 102 ص 186) .
9- .الیَعسوب : السیّد والرئیس والمُقدّم ، وأصلُه فحل النَّحْل (النهایه : ج 3 ص 234 «عسب») .
10- .الطَّوَی : الجوع (الصحاح : ج 6 ص 2415 «طوی») .
11- .الحِجا : العَقلُ (الصحاح : ج 6 ص 2309 «حجا») .
12- .طَوْدٌ : أی جَبَلٌ عالٍ (النهایه : ج 3 ص 141 «طود») .
13- .ظَعَنَ : سارَ (الصحاح : ج 6 ص 2159 «ظعن») .
14- .المَوتورُ : الذی قُتِلَ له فلم یُدرَک بِدَمهِ (الصحاح : ج 2 ص 843 «وتر») .
15- .رَهطُ الرُّجُلِ : قَومُه وقبیلتُه (الصحاح : ج 3 ص 1128 «رهط») . وقال العلّامه المجلسی قدس سره : المقصود فی رهطه : أی الذی یقصده الناس لکشف مشکلاتهم من بین رهطه ، أو یقصده رَهطه . ولعلّه تصحیف : «المقهور» (بحار الأنوار : ج 102 ص 186) .
16- .فی بحارالأنوار: «مکاره دارالفناء» وهو الأنسب .
17- .اللَّبیب : العاقل ، والجمع : أَلِبّاء (الصحاح : ج 1 ص 216 «لبب») .
18- .الوَرَی : الخَلْقُ (الصحاح : ج 6 ص 2522 «وری») .
19- .فی المصدر : «تبلغ» ، والتصویب من بحار الأنوار .
20- .الفَلْج : الظَّفَر والفوز (الصحاح : ج 1 ص 335 «فلج») .
21- .والباقی لیس فی المزار الکبیر .
22- .الشّنف : من حُلِیّ الاُذُن ، وجمعه شنوف ، وقیل : ما یُعلَّق فی أعلاها (النهایه : ج 2 ص 505 «شنف») .
23- .مصباح الزائر : ص 476 ، المزار الکبیر : ص 556 نقلاً عن أبی المکارم حمزه بن علیّ بن زهره من دون إسنادٍ إلی أحد من أهل البیت علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 102 ص 178 .